به تحلیل «لاستیک پرس» شرکت های تایرساز در سال جاری در دو مرحله موفق به دریافت 17 درصد افزایش قیمت شده اند. این افزایش قیمت بر اساس ارایه لیستی از هزینه های تولید و بررسی این هزینه ها توسط نهادهای ذیربط صورت می گیرد و سپس تصویب و به شرکت ها ابلاغ می گردد.
جدا از همه عوارض قیمت گذاری دستوری و روشی که برای ارایه مجوز افزایش قیمت تایر – و هر محصولی که به صورت دستوری تعیین قیمت می شود – باید گفت لیستی که شرکت های تایرساز برای دریافت قیمت های جدید ارایه می کنند، اساسا شامل هزینه های حسابداری این شرکت ها است و بخش دوم این هزینه ها که تحت عنوان هزینه های اقتصادی در نظر گرفته می شوند اصلا در این لیست دیده نشده است.
هزینه های اقتصادی تولید در اصل هزینه های پنهان تولید محسوب می شوند و متاسفانه به دلیل نبود کارشناسان خبره در مراکز تصمیم گیری، شاید اصولا طرح این موضوعات دور از ذهن به نظر برسد، اما واقعیت آن است که این هزینه ها بخش قابل توجهی از سودآوری شرکت ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
از منظر تئوریک، هزینههای پنهان تولید، هزینههایی هستند که در دفاتر حسابداری ثبت نمیشوند، اما از دیدگاه اقتصادی بر تصمیمگیری و سودآوری تأثیر میگذارند. این هزینهها معمولاً فرصتهای از دسترفته، ناکارآمدیها و منابع مصرفشده بدون بازده مستقیم را شامل میشوند.
مهمترین انواع هزینههای پنهان اقتصادی در تولید عبارتند از هزینه فرصت (Opportunity Cost)، هزینه زمان تلفشده، هزینه دوبارهکاری و اصلاحات، هزینه بهرهوری پایین، هزینه نگهداری موجودی مازاد و هزینههای ناشی از فرایندهای ناکارآمد.
هزینه های فرصت نشاندهنده ارزش بهترین گزینهای است که بهخاطر انتخاب فعلی از دست رفته است. در حال حاضر بزرگترین هزینه فرصت تولید در ایران، هزینه فرصت سرمایه است. شرکت های تولیدی تایر در حالی با 6 تا 10 درصد سود به فعالیت خود ادامه می دهند که بدترین بازدهی سرمایه در کشور متعلق به سیستم بانکی است که سود آن از تولید بالاتر است. همین حالا بازدهی همه بازارها در کشور بالاتر از تولید است و این به معنای آن است که هزینه فرصت سرمایه در بخش تولید بسیار بالاست.
علاوه بر آن زمانهایی که کارکنان یا ماشینآلات بیکار یا کمبازده هستند، مانند زمانی که تأخیر در تأمین مواد اولیه باعث توقف خط تولید میشود، نوع دیگری از هزینه فرصت در تولید رخ می دهد که این امر به وفور در تولید رخ می دهد.
کیفیت پایین تولید اولیه که منجر به ضایعات یا مرجوعی میشود نیز از مواردی است که معمولاً در حسابداری بهصورت مستقیم ثبت نمیشوند، اما منابع زیادی مصرف میکنند. در اقتصاد تحریمی ایران بخشی از این امر ناشی از فرسودگی تکنولوژی در نتیجه چالش های تحریمی است. زمانی که کارکنان یا تجهیزات با ظرفیت کامل کار نمیکنند، نگهداری بیش از حد مواد اولیه یا محصولات نهایی که باعث افزایش هزینه انبارداری، فساد یا منسوخ شدن کالاها میشود نیز باید به این موارد اضافه شود. این در حالی است که فرایندهای طولانی، پیچیده و غیرسیستماتیک دولتی از تخصیص ارز گرفته تا نظارت های مداوم، سامانه ها و چالش های تحمیلی نیز که باعث اتلاف منابع میشوند، همگی مستقیما روی هزینه های تولید اثر منفی بر جای می گذارند.
واقعیت آن است که هیچ یک از این هزینه ها در قیمت تمام شده و در نتیجه سیاست های قیمت گذاری شرکت های تایرساز دیده نمی شود و این موضوع نقصی بزرگ در قیمت گذاری محصول محسوب می شود.