دکتر معصومه آقاپور علیشاهی/ مشاور اقتصادی رییس جمهور
منبع خبر: کانال تلگرامی دکتر محمدرضا گنجی
کشور در حالی در شرایط اسنپ بک قرار دارد و بازگشت تحریم ها – اگر نشست های این روزها در نیویورک جواب ندهد – حتمی است که صنایع مدتهاست با مشکلات زیادی از سمت تحریم ها روبرو هستند. درست است که برخی سیاسیون می گویند بازگشت تحریم ها اثری ندارد، اما مشخص نیست این ادعا بر چه پایه منطقی استوار است، چراکه همه مولفه های اقتصادی نشان می دهد عامل تحریم نقشی تاثیرگذار در خلال سال های گذشته بر تولید بر جای گذاشته و این موضوع اظهر من الشمس است و نیازی به اثبات ندارد.
از سوی دیگر همزمان با تحریم ایران ائتلاف های جهانی در حال شکل گیری است که اتحادهای منطقه ای و فرامنطقه ای را در نقاط مختلف تقویت می کند. روابط جدید در ارمنستان و آذربایجان، تغییرات در محورهای مواصلاتی در شرق کشور و ارتباطات شبه قاره هند، ائتلاف آسیای مرکزی و چین، اتحاد کشورهای آمریکای لاتین، تلاش منطقه خاورمیانه برای عبور از بحران ها و ایجاد یک منطقه اقتصادی فراتر از اروپا و ده ها موضوع دیگر جهان را به سمت و سوی دیگر به پیش می برد.
از سوی دیگر وضع تعرفه های مختلف، احتمال بروز جنگ های تعرفه ای و ارزی و تغییرات مسیر توسعه ای در کشورها و بازارها همگی روی مختصات اقتصاد جهان اثر گذاشته است که همه این موضوعات نشان می دهد دنیای امروز دیگر دنیای 15 سال پیش نیست که تحریم ها را کاغذ پاره ای بیش ندانیم.
امروز تحریم یعنی خارج ماندن از همه معادلات و محاسبات و این واقعیت که ایران امروز هیچ سهمی از اقتصاد دنیا را در اختیار ندارد و حتی بدون نفت ما، جهان جایگزین های دیگری را مطرح خواهد کرد، واقعیتی تلخ و هشداری جدی است.
این در حالی است که در سال های گذشته باز هم شاید به دلیل تحریم ها – داخلی و بین المللی – کشور در حوزه زیرساخت ها، رشد اقتصادی، تجارت، درآمدزایی ارزی، طرح های توسعه ای شرکت های تولیدی و صنایع و … عقب مانده است و حتی صنایعی که زمانی با منابع دولتی و تسهیلات بانکی و ارزهای نفتی سر پا بودند، امروز با زیان های سرسام آور روبرو شده اند.
نکته تلخ این ماجرا آنجاست که در سال های گذشته هر چه بخش خصوصی تلاش کرده با یادگیری از شرایط موجود به پایداری وضعیت کمک کند، بخش دولتی نقش بازدارنده ایفا کرده است – هرچند دولت ها موفقیت های بخش خصوصی را هم به پای خودشان می نویسند، ولی عیبی ندارد.
امروز تولیدکنندگان با همه مشکلات ناشی از تحریم های جهانی با تحریم های داخلی نیز روبرو هستند، با این حال نمودار رشد بسیاری از شرکت ها نشان می دهد دست از تکاپو برنداشته اند و از دل همین آشفتگی ها تلاش کرده اند سر پا بمانند، نیروی انسانی خود را حفظ کنند و سرمایه شان را از کشور خارج نکنند – البته بسیاری هم به دلیل بنیه ضعیف اقتصادی و شرایط سخت و ناتوانی در رقابت ها از ادامه مسیر باز ماندند.
اما واقعیت تلخی وجود دارد؛ دولت ها حمایت نکردند. به رغم این که هر ساله شعارهای اقتصادی از سمت مقام معظم رهبری مطرح شد و کارگروه هایی در دولت برای رفع مشکلات تعریف و جلسات متعدد و عریض و طویل و … ایجاد شد، اما متاسفانه اغلب این تصمیمات شکلی و بی ثمر بودند و از همان ابتدا برای رفع مشکل نبودند.
غرض از این نوشتار سیاه نمایی نیست که کشور در آینه آمارهای تلخی که خود مراجع دولتی اعلام می کنند گویای حقایق است. بر اساس آمارها، رشد تولید ناخالص داخلی ماهانه در خرداد و تیر ماه امسال نسبت به ماه مشابه سال قبل، منفی بوده است.
بخش کشاورزی در تیرماه ۱۴۰۴ با چالشهای جدی روبهرو شده و ارزش افزوده آن نسبت به ماه مشابه سال قبل، رشد منفی ۸.۱ درصدی را ثبت کرده است. در گروه صنایع و معادن در تیرماه ۱۴۰۴ با رکود روبهرو شده ایم و رشد منفی ۳.۴ درصدی را تجربه کرده است. طبق اعلام مرکز آمار، نرخ تورم سالانه کشور در مرداد ماه ۱۴۰۴ برابر ۳۶.۳ درصد و تورم نقطه به نقطه خانوارهای کشور، ۴۲.۴ درصد بوده است.
این آمارها همگی قبل از اسنپ بک و آغاز دوباره تحریم هاست.
امیدواریم دولت محترم با اشراف بر چالش های اقتصادی کشور و با نگاه به این که اساسا تاب آوری اقتصاد ایران به نقطه حداقل خود رسیده و اگر هم در یک دهه قبل می شد با تکیه بر توانایی های داخلی، اقتصاد را از شر تحریم های جهانی مصون نگه داشت، اما امروز به دلیل خودتحریمی ها و سیاست های ناصواب اقتصادی، دیگر امکان چنین چیزی نیست، چرا که دیگر صحبت از نبود منابع زیرساختی است و برق و گاز و آب و حمل و نقل و مواد اولیه و … مشکل نقل و انتقال ارزی نیست که 15 سال پیش با آن دست به گریبان بودیم.
مطمئنا دولت محترم از همه ابزارهای ممکن در جهت حل بحران های پیش رو استفاده کند و با این تحریف ها که «بازگشت تحریم ها مشکلات را افزایش نمی دهند»، دچار انحراف از تصمیمات عاقلانه نخواهد شد.
واقعیت آن است که تحریم یک غده سرطانی است که هیچ کس – نه نسل امروز و نه نسل های آینده – از آسیب آن در امان نخواهند بود و راه های رفته ما در یک و نیم دهه اخیر نشان داده که عزم لازم و علم لازم برای مقابله بلندمدت با این سلاح خانمان سوز وجود نداشته است.