دوره پساماشه و بازگشت تحریم ها با همه تهدیدها و نگرانی هایی که به همراه دارد آغاز شده است. در سطوح کلان اقتصادی کشور این که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد یا خیر، کارشناسان، دلسوزان، تولیدکنندگان و متخصصان اقتصادی اظهار نظر کرده اند، اما یک سوال مهم در این شرایط تعیین وظایف و اقدامات لازم مدیران شرکت ها برای عبور از شرایط بحرانی پیش رو است. در این گزارش به اختصار برخی از تصمیمات مهم برای شرایط پیش رو را بررسی می کنیم.
تحریم های اقتصادی بازمی گردند و این موضوع از کانال های مختلف تولید را در همه صنایع تحت الشعاع خود قرار می دهند. به نظر می رسد دولت نیز شعارهایی همچون اتکا به تولید داخل را فعلا به عنوان راهکارهای عبور از شرایط مدنظر دارد، اما حتی اگر قرار بر مدیریت ظرفیت های داخلی باشد، باز هم باید برنامه های مشخص و راهکارهای معین با ضمانت اجرایی قطعی تعریف شود تا همانند سال های قبل، در حد شعار و بی نتیجه باقی نماند.
از کلان اثرهای ناشی از تحریم که بگذریم، شرکت های تایرساز پیشرو در کشور که در حال تولید 250 هزار تن تایر مورد نیاز کشور هستند در شرایط کنونی چه اقداماتی برای عبور از این شرایط بر عهده دارند؟
در درجه اول به نظر می رسد تولیدکنندگان پیشرو تایر باید هزینهها را در سراسر زنجیره تأمین خود به طور مؤثر کاهش دهند. ارزیابی مجدد قابلیتهای کاهش هزینه در زنجیره تأمین، مقایسه عملکرد با رقبا، شناسایی حوزههای اصلی هزینهها در سراسر زنجیره تأمین و مکانهای مختلف تولید برای اتخاذ استراتژیهای مؤثر در جهت کاهش هزینهها و افزایش سودآوری از اهمیت زیادی برخوردار است.
برای این منظور شرکت ها نیازمند استفاده از ظرفیت متخصصانی برای تحلیل زنجیره تأمین هستند که این شامل تحقیقات اولیه و ثانویه و همچنین جمعآوری دادههای کیفی و کمی است. در طول این تعامل تحلیلی، باید نقشهبرداری و تحلیل ریسک زنجیره تأمین و تجزیه و تحلیل قابلیتها، کاراییها و همچنین چالشها و روشهای اتخاذ شده برای غلبه بر این چالشها ارزیابی شود.
این تحلیل همچنین به تولیدکنندگان این امکان را می دهد تا حوزههای اصلی هزینهها را در سراسر زنجیره تأمین کارخانه و سازمان کشف کنند و بر اساس جزئیات خاص هر مکان، هزینهها را به طور مؤثر کاهش دهند.
این صنعت با چالشهایی در زمینه مدیریت چرخههای کوتاهتر سفارش تا تحویل، دستیابی به کاهش هزینههای عملیاتی و تضمین یک شبکه لجستیک کارآمد مواجه است که به عنوان موانعی برای رشد بازار تایر عمل میکنند. برای پرداختن به این مسائل و حفظ جایگاه خود در بازار، تولیدکنندگان بزرگ تایر به مطالعات تحلیل زنجیره تأمین متکی هستند.
پیشبینی تقاضا و بهینهسازی موجودی
یکی دیگر از موضوعات مهم در این مسیر پیش بینی تقاضا و بهینه سازی موجودی کالا و مواد اولیه است. برای این منظور، تولیدکنندگان باید بیش از همیشه بر اهمیت تجزیه و تحلیل دادهها و استفاده از ابزارهای نرمافزاری که میتوانند دادههای تاریخی و روندهای بازار را آنالیز کنند، سرمایهگذاری کنند. پیشبینیهای دقیق تقاضا میتواند به جلوگیری از موجودی بیش از حد یا کمتر از حد نیاز و مدیریت موجودی ایمن کارخانجات کمک کند. همچنین، پیشبینیهای دقیق تقاضا، هزینههای ذخیرهسازی و خطرات احتمالی مثل منقضی شدن تاریخ کالا و … را به حداقل میرساند.
همکاری و مذاکره با تامینکنندگان
در این بین ایجاد همکاریهای بلندمدت با تأمینکنندگان کلیدی، اتخاذ شرایط مطلوب مانند تخفیفهای مبتنی بر حجم و اولویت دسترسی به مواد اولیه و همچنین ارتباط موثر با خریداران محصول نهایی با شرایط مناسب از اهمیت در شرایط تحریم برخوردار است. همکاری برای شناسایی فرصتهای صرفهجویی در هزینه در زنجیره تأمین، بهینهسازی لجستیک، سادهسازی سفارشات و کاهش نقصهای تحویل کالا و مواد اولیه نیز در همین مسیر تعریف می شود. پیادهسازی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) برای ارزیابی عملکرد تأمینکنندگان، تشویق بهبود مستمر و اطمینان از ارزش بهینه برای هزینههای تدارکات را نیز به این موضوعات بیفزایید.
پیادهسازی سیستم موجودی کالا به موقع (JIT):
روش دیگر پیاده سازی سیستم موجودی کالا JIT است، چراکه نیاز به فضاهای ذخیرهسازی بزرگ را کاهش میدهد، در هزینهها صرفهجویی میکند و بودجه را برای پروژههای دیگر آزاد میکند. این سیستم با نگهداشتن موجودی فقط برای تقاضای فعلی، هزینههای نگهداری را در تحریم به حداقل میرساند. JIT همچنین تأخیرها و تنگناها را به حداقل میرساند و پاسخ انعطافپذیرتری به تغییرات بازار و تقاضای مصرفکننده ارائه میدهد.
بهینهسازی زنجیره تأمین
یک زنجیره تأمین بهینه مزایای متعددی را در شرایط تحریم ارائه میدهد. زنجیرههای تأمین جهانی کارآمد برای حفظ رقابت، به ویژه با پیشرفتهای سریع در فناوری تایر، بسیار مهم هستند. همچنین، یک زنجیره تأمین قوی برای تأمین مواد اولیه و فناوری ضروری است. از تهیه مواد اولیه تا فروش، به حداقل رساندن موجودی از طریق کنترل چرخه عمر محصول و اطمینان از تأمین به موقع به اندازه تمایز محصول حیاتی است. برای دستیابی به این هدف، زنجیرههای تأمین باید به طور بهینه عمل کنند و به تولیدکنندگان اجازه دهند تا به سرعت با نیازهای در حال تحول و پیشرفتهای فناوری سازگار شوند.