در گفتگو با دکتر رامین خسروخاور بررسی شد:

تامین انرژی صنایع؛ چالش ها، موانع و راهکارها

امروز دهم شهریور ماه زادروز یکی از شخصیت های برجسته صنعت تایر، دکتر رامین خسروخاور است. وی که دارای دکترای مهندسی فرایند از پژوهشگاه پتروشیمی و پلیمر است، سوابق بسیار ارزشمندی در صنایع مختلف پتروشیمی، پلیمر، تایر و … دارد. او در گذشته و برای دوره ای چهار ساله مدیرعامل شرکت مهندسی و تحقیقات صنایع لاستیک کشور بوده و همچنین در شرکت کویر تایر نیز در سمت مدیر تحقیق و توسعه فعالیت های مهمی را رقم زده است. همکاری دکتر خسروخاور با شرکت ایران یاسا نیز در فاصله سال های 69 تا 72 به عنوان کارشناس ارشد مهندسی ساخت از موارد قابل ذکر رزومه فعالیت در صنعت تایر است. وی همچنین مولف کتب متعدد و مقالات بسیار در رسانه های تخصصی داخلی و خارجی است.

در ادامه مشروح کامل گفتگوی «لاستیک پرس» با دکتر رامین خسروخاور در ارتباط با چالش های تامین انرژی در صنایع به خصوص صنعت تایر برای خوانندگان محترم منتشر می گردد.

آقای دکتر با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. شرایط ویژه ای بر اقتصاد ایران حاکم است که صنایع تولیدی را تحت تاثیر قرار داده و با توجه به اخبار روز و وقایعی که هر روزه در عرصه بین المللی با آن مواجهیم، احتمالا این شرایط تشدید شود. لطفا دیدگاه خود را درباره موضوعات حاکم بر صنعت بفرمایید.

یکی از مهمترین موضوعاتی که در شرایط کنونی به نظر باید مورد توجه قرار داد این است که شرایط آینده در امتداد وضعیت گذشته نیست و به عبارتی کلی و خلاصه، باید در انتظار شرایطی جدید و متفاوت از آن چه در گذشته شاهد آن بودیم باشیم. در وضعیت کنونی، تصمیم گیری ها کندتر و ریسک‌ها در واقع بیشتر شده و آینده در ابهام قرار دارد و باید منتظر باشیم که آینده جدیدی پیش روی صنایع و به خصوص صنعت تایر ترسیم گردد.

در ارتباط با اثرات سیاسی ناشی از وقایع نیز باید گفت سناریوهای موجود اعم از احتمال مذاکرات مجدد، احتمال بازگشت تحریم ها و پیش بینی جنگ، اثرات نسبتا مشابهی بر عموم صنایع بر جای می گذارد، اما آن چه به نظر خارج از این سناریوها و هم اکنون نیز مشهود است، یک وضعیت بلاتکلیفی در حوزه سیاست گذاری و تصمیم گیری در حوزه کلان اقتصادی است.

با این حال جدا از موضوعات سیاسی، به عقیده من مسایل اقتصادی که از گذشته روی صنایع کشور اثر منفی بر جای گذاشته همچنان لاینحل باقی مانده است. یکی از این موضوعات که به نظر من بزرگترین دغدغه بنگاه‌های اقتصادی در سنوات اخیر و آتی است، بحث ناترازی انرژی است که روز به روز عرصه تولید را تنگ‌تر و شرایط را برای تولیدکنندگان سخت تر کرده است و این در حالی است که ناترازی انرژی چیزی نیست که یک روزه به وجود آمده باشد و یا یک روزه مرتفع گردد.

بنابراین اولین و بزرگترین دغدغه در شرایط آتی – حتی اگر تمام اهرم های سیاسی مرتفع شده و در مسیر ریل آرامش بیفتیم – موضوع انرژی است که بزرگترین مانع در برابر حرکت مطمئن به سمت تولید مطمئن است.

موضوع دوم ناترازی ارزی است. واقعیت آن است که در چهار ماهه اول امسال، میزان تراز ارزی ما نسبت به پارسال منفی بوده است؛ به عبارتی آن چه که ما صادر کرده ایم آنچه که وارد کردیم ترازش منفی تر بوده یعنی ما کمتر

ارز نسبت به چهار ماه اخیر وارد کشور شده این ارز هم ارز حاصل از صادرات هم ارز حاصل از فروش نفت و فرآورده است بنابراین تخصیص ارز به صنایع در آینده با محدودیت های بیشتری مواجه خواهد شد و دغدغه های آینده تولید را در کشور تشدید خواهد کرد.

چالش سوم، عدم ثبات بازار ها است. متاسفانه ما در کشور یک بازار مطمئن نداریم که برای ان برنامه‌ریزی کنیم و همواره تولید کننده در برابر یک بازار نامطمئن قرار دارد و این در حالی است که شرط اساسی برای برنامه ریزی در حوزه تولید، اساسا برقراری یک شرایط باثبات اقتصادی و سیاست گذاری است.

در وضعیت کنونی، افق دید تولیدکنندگان ما در بازار در واقع افق مبهمی است و در بسترهای صنعتی، تولیدی و خدماتی افق قابل رصدی نیست که از جانب موضوعاتی همچون ناترازی انرژی و ارز نیز تشدید می شود.

 

امروزه به واسطه جنگ 12 روزه و ریسک های موجود، کل منطقه در یک شرایط عدم اطمینان قرار گرفته است. این موضوع چه اثری روی آینده تولید در خاورمیانه و کشور ما بر جای می گذارد؟

من معتقدم شایستگی در رقابت ظهور می‌کند؛ البته در یک رقابت سالم. اعتقاد دارم پیش از این که همه این ریسک ها به اقتصاد کشور تحمیل شود، اقدامی که باید دولت ها انجام می دادند واقعی سازی اهرم های رقابتی بود. به عنوان مثال معتقدم قیمت دلار ما باید یک نرخی شود و طبیعتا در چنین بستری است که شایستگی پیدا می‌شود و ما می‌توانیم تصمیمات و اقدامات شایسته را شاهد باشیم. در جایی که نرخ دلار چند نرخی باشد، عملا شایستگی های صنایع بروز خواهد کرد و این موضوع نه فقط در مورد ارز، بلکه در مورد انرژی، قیمت مواد اولیه و سایر مولفه ها نیز صادق است.

نکته دوم که جنابعالی اشاره کردید، موضوعات منطقه ای است. هر ناآرامی در منطقه قیمت تمام شده تولیدات ما را بالا می برد و این امر نیز به نوبه خود امکان مزیت رقابتی را آرام آرام حتی در بازار داخل از بین خواهد برد. این موضوع علاوه بر اثرات مستقیمی که روی تولیدات دارد، به تدریج در حوزه های مصرف و اشتغال و اجتماع نیز ظهور و بروز خواهد کرد.

امروزه صادرات محصولات ایرانی به واسطه این که مزیت رقابتی تولید در کشور، روز به روز در حال کمرنگ تر شدن است، کاهش یافته است و در نتیجه واردات از آن پیشی خواهد گرفت. از طرفی با توجه به اینکه نوع ارز اختصاص داده شده هم یک ارز واقعی نیست، درنتیجه توازن بازار به هم می خورد. در حال حاضر واردات مواد اولیه با یک نرخ ارز و واردات محصول نهایی با یک نرخ ارز دیگر صورت می گیرد و این تعدد نرخ های ارز به خودی خود مزیت های رقابتی ما را در تولید داخل از بین برده است.

این موضوع در کنار موضوعات منطقه ای، قیمت تمام شده تولیدات ما را افزایش داده و ریسک های معامله با ایران را نیز تشدید کرده که این امر همین حالا و در آینده به میزان بیشتر باعث فاصله بین ما از دنیای امروز خواهد شد.

همین حالا یک نقل و انتقال معمولی کالای ایرانی با عرف جهانی فاصله معناداری پیدا کرده و هزینه‌های نقل و انتقال افزایش یافته است و مشکلات جاری و ریسک های ناشی از جنگ باعث خواهد شد قیمت تمام شده ما در صنایع و از جمله در صنعت تایر در آینده افزایش یافته و مزیت رقابتی نیز همانطور که اشاره کردم از بین برود.

 

به موضوع آزادسازی قیمت ارز اشاره کردید، می‌خواهم ببینم که در حوزه‌های دیگر مثل قیمت انرژی به آزادسازی قیمت ها قائل هستید؟

بله قطعا. ببینید جمعیت کشور ما تقریبا با کشورهایی مثل ترکیه و آلمان برابر است و این سه کشور دارای سه طیف اقتصادی متفاوت با مصرف انرژی کاملا متفاوت هستند. آلمان یک کشور کاملا توسعه یافته، ترکیه کشور کمتر توسعه یافته و ایران نیز کشوری در حال توسعه است، اما این سه کشور، سه نوع مصرف کاملا متفاوت از انرژی را دارند.

ما در اینجا بی مهابا انرژی مصرف می‌کنیم. ایران دارای رقمی بین 24 تا 25 میلیون دستگاه خودرو است و روزانه در وضعیتی که فصل روان ترافیکی محسوب می شود – غیرتعطیلات و غیر پیک مصرف – در حدود 110 میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می شود. تعداد خودروهای ترکیه یک و نیم برابر و میزان مصرف بنزین روزانه در این کشور رقمی در حدود 25 میلیون لیتر بیشتر نیست و در مورد آلمان با دو و نیم تا سه برابر خودرو میزان مصرف انرژی از ترکیه هم پایین تر است.

این موضوع نشان می دهد که ما در ایران در حوزه مصرف انرژی به یک بن بست فرایندی رسیده ایم و به دلیل فرهنگ نادرست مصرف انرژی، با محدودیت های سمت عرضه نیز روبرو هستیم و در این مسیر تا زمانی که قیمت انرژی واقعی نشود به سمت فرهنگ سازی مصرف درست هم حرکت نخواهیم کرد؛ کما این که قیمت هر لیتر بنزین در ترکیه و آلمان به ترتیب در حدود 2 یورو و 1.7 یورو است.

از طرفی هر قدر از این تصمیم فاصله بگیریم، تصمیم گیری های ما برای آینده نیز سخت‌تر خواهد شد. ببینید امسال معدل تعطیلی صنایع به دو روز در هفته رسیده، در حالیکه این رقم در سال های قبل پایین تر بود که این ا»ارها نشان می دهد بار ناشی از عدم تعادل در مصرف انرژی بر دوش تولدیکنندگان افتاده است. پس حتماً باید به سمت درست مصرف کردن و قیمت های واقعی سوخت و حامل های انرژی حرکت کنیم، در غیر این صورت، تداوم وضعیت کنونی تبعات سنگینی خواهد داشت.

ببینید امروز 35 درصد از خودروهای ما به تاکسی های اینترنتی اختصاص یافته و رقمی در حدود 9 میلیون راننده در این بخش – برای جمعیتی 90 میلیون نفری – مشغول فعالیت هستند و این در حالی است که تعداد رانندگان اوبر در سراسر جهان که چیزی در حدود یک میلیارد مسافر را جابجا می کنند بسیار پایین تر از این رقم است.

این بدان معناست که رانندگان تاکسی های اینترنتی در اصل با بنزین ارزان قیمت در حال فعالیت اقتصادی هستند و بنزین ارزان سبب شده که این تعداد ماشین رشد پیدا کند. این امر نشان دهنده آن است که ما در مقایسه با دنیا در یک مسیر هندسی متنافر در حرکتیم و نه حتی موازی و در حال توزیع رایگان انرژی به مردم هستیم و اثرات این سیاست، محدودیت های صنعتی و تعطیلی در صنایع مختلف به دلیل کمبود منابع انرژی است.

 

به نظر شما جامعه اعم از جامعه صنعتی، جامعه مصرفی و عمومی آمادگی لازم را در جهت اتخاذ سیاست‌های آزادسازی انرژی دارد؟

چاره ای جز این نداریم. با ادامه این وضعیت دیگر قادر به تامین منابع انرژی مورد نیاز در قسمت های حیاتی نخواهیم بود. ببینید الان بنزین در منطقه با رقمی در حدود 50 سنت در هر لیتر به فروش می رسد (یعنی حدود 50 هزار تومان) و این در حالی است که متوسط قیمت بنزین در ایران (آزاد و سهمیه ای)، 2 هزار تومان بیشتر نیست. این موضوعات باعث شده تولدیکنندگان خودرو نیز تلاشی برای ارتقای مکانیزم های تولید برای مصرف کمتر سوخت نکنند. خودروهای ایرانی بسیار بیش از معدل مصرف دنیا مصرف کنند. بنابراین ما با دو عارضه روبرو هستیم؛ یکی اینکه به واسطه رایگان بودن قیمت انرژی، به بیشتر مصرف کردن عادت داریم و دوم این که در وقفه‌هایی، از تکنولوژی روز دنیا عقب مانده ایم و سعی نکردیم خودمان را در این حوزه بازسازی کنیم، لذا به نظر من چاره ای نخواهیم داشت، جز این که از یک نقطه جراحی را شروع کنیم و مردم را عادت بدهیم به اینکه با واقعیت های موجود کنار بیایند.

 

پیش بینی شما از وضعیت آینده صنعت تایر کشور با توجه به جمیع چالش ها و فرصت های موجود در این صنعت چیست؟

کشور ما کشوری است که متکی بر حمل و نقل جاده‌ای است و ما امکان حمل و نقل هوایی مستمر و منظم و حتی ریلی هم نداریم، چراکه ساختار در این شرایط مهیا نیست، لذا علی الاصول حلقه اتصال حمل و نقل جاده‌ای که این سیستم را معنا می بخشد، تولید تایر است. به عبارتی میزان مصرف تایر در ایران در آینده نه تنها رو به کاهش نخواهد بود، بلکه روند رو به افزایشی را در پیش خواهد گرفت که این امر با تقاضای صنعت خودرو و مصرف کنندگان عمومی تقویت می شود و بر تقاضای انرژی نیز اثرگذار است.

اما یکی از نکاتی که در این صنعت باید بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد، مساله تقویت حضور دو قشر در صنعت تایر است؛ نخست جوانان و دوم بانوان. قشر جوان امروز علاوه بر خانواده، تاثیری مضاعف  از مدیا پذیرفته اند که این موضوع در مقایسه با افرادی که در گذشته کمتر تحت تاثیر رسانه بوده اند، فرصت مغتنمی محسوب می شود . در نتیجه باید بیش از پیش به جوانان بها بدهیم.

در عین حال هرچند صنعت تایر در گذشته یک صنعت مردانه بوده، اما زمان آن رسیده از ظرفیت بانوان که دارای خلاقیت هایی بالا، ابتکار عمل و تصمیم سازی های موثر هستند استفاده شود. در سال گذشته از کل افرادی که برای نخستین بار کد بیمه دریافت کرده اند،  ۸۲ درصد خانم‌ها بودند؛ به عبارتی حضور خانم‌ها در جامعه اقتصادی خیلی بیشتر از گذشته تقویت شده است.

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم آن است که دیگر زمان حمایت های داربستی از صنایع به سرآمده است. باید با این واقعیت کنار بیاییم که اگر صنعتی نمی تواند با واقعیت‌های موجود، خودش را سر پا نگه دارد، با ونتیلاتور و تنفس مصنوعی هم نمی توان در بلندمدت آن را زنده نگه داشت. متاسفانه معتقدم در بخش خصوصی صنعت تایر، باید فاصله معناداری که با بخش غیرخصوصی در این صنعت وجود دارد برطرف شود و بخش خصوصی خودش را مجددا ویرایش کند تا مقبولیت لازم را کسب نماید.

 

از زمانی که در اختیار ما قرار دادید متشکرم.

من هم تشکر می کنم.