فاتحه خوانی چین بر مزار اقتصاد آلمان

آلمان درسی برای جهان است، برای همه قدرت های اقتصادی و صنعتی جهان؛ کشوری که در مدتی کوتاه از یک فوق ستاره تولید و صادرات، به مدد سیاست های کشورهای دیگر همچون آمریکا و چین به سمت پرتگاه صنعتی زدایی و تخریب ارزش حرکت می کند. در صورتی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، به وعده خود مبنی بر کاهش واردات از کشورهای دنیا با اعمال تعرفه های تنبیهی عمل کند، افت صنعتی در این کشور تشدید خواهد شد؛ درسی برای کانادا و دیگر کشورهای ثروتمند جهان که فکر می کردند باید الگوی اقتصادی قدرتمند آلمان را تقلید کنند.

به گزارش «لاستیک پرس» به نقل از theglobeandmail کارگران فولکس واگن قرار است هفته آینده دست به اعتصاب بزنند، زیرا این شرکت خواستار کاهش 10 درصدی دستمزدها است و قصد دارد سه کارخانه خود را در آلمان تعطیل کند، درحالیکه در 87 سال، فولکس واگن هرگز حتی یک کارخانه داخلی را تعطیل نکرده است. آلمان ناچار است شاهد اعتصابات بیشتری باشد، نه فقط در بخش خودروسازی که به دلیل قیمت بالای انرژی و رقابت شدید خودروهای برقی ارزان چینی، آسیب خواهند دید، بلکه در سراسر چشم انداز صنعتی این کشور.

تقریباً هر روز، رسانه‌های آلمانی مملو از عناوین مربوط به اخراج، تعطیلی، تجدید ساختار، کاهش تولید یا انتقال تولید به کشورهای ارزان‌تر هستند. در اوایل این هفته، ThyssenKrupp، بزرگترین فولادساز آلمان، اعلام کرد که 11000 شغل از 27000 شغل خود را حذف خواهد کرد. با کاهش تقاضای داخلی و خارجی و تحمل هجمه واردات ارزان قیمت محصولات چین توسط فولادسازان اروپایی، حداقل یکی از کارخانه‌ها باید بسته شود.

همچنین ده ها هزار شغل در تامین کنندگان خودرو بوش، شفلر و زد اف فریدریشهافن حذف می شود. Miele، تولید کننده لوازم خانگی لوکس، تولید خود را به لهستان و ایالات متحده منتقل می کند. مشاغل در معدن زغال سنگ و صنعت فتوولتائیک نیز در حال از بین رفتن هستند. لیست شرکت های در حال کاهش طولانی تر خواهد شد.

آلمان در وضعیت بدی قرار دارد؛ مدل اقتصادی آن مبتنی بر صادرات در حال افزایش و با ارزش بالا و در عین حال به حداقل رساندن واردات – مرکانتیلیسم کلاسیک است. پس از اتحاد مجدد آلمان غربی و شرقی در سال 1990، صادرات با سرکوب دستمزدها افزایش یافت. با گذشت زمان، کمبود سرمایه گذاری، تا حد زیادی به دلیل بیزاری افسانه ای کشور از بدهی، موجب صرفه جویی در پول شد، اما در نهایت به رقابت پذیری لطمه زد.

این مدل برای مدتی مفید عمل کرد و «ساخت آلمان» به علامت جهانی کیفیت برای همه چیز از BMW گرفته تا لاستیک‌های کنتیننتال تبدیل شد. صادرات همچنان در حال افزایش بود و سهم بازار محصولات آلمانی در خارج از کشور – به ویژه در چین، جایی که خودروهای آلمانی به پرفروش ترین ها تبدیل شدند – ثروت را به ارمغان آورد.

حالا ظاهرا این مدل انعطاف پذیری خود را از دست داده است؛ صادرات به کشورهای اتحادیه اروپا در حال کاهش است و چین هم دیگر مانند قبل خاطرخواه کالاهای آلمانی نیست و سهم بازار در داخل چین به سرعت در حال کاهش است. چین در حال حرکت در مسیر توسعه زنجیره ارزش است و دیگر به اندازه گذشته به تجهیزات و ماشین‌های گران‌قیمت اروپایی نیاز ندارد، بلکه خودش آنها را می‌سازد.

حتی بدتر از آن برای آلمان، صادرات با کیفیت بالاتر محصولات چینی، جایگزین محصولات آلمانی در اروپا است. حالا بازار خودروهای برقی ارزان قیمت متعلق به چین است. در چنین فضایی هر گونه تعرفه ترامپی تنها به وخامت صنعتی آلمان سرعت می بخشد. دولت بعدی آلمان – ائتلاف اولاف شولتز صدراعظم، اوایل این ماه فروپاشید و انتخابات زودهنگام قرار است در 23 فوریه برگزار شود – باید بفهمد که چگونه از ایجاد ویرانی بیشتر توسط چین جلوگیری کند.

در خلال دهه های گذشته، اقتصاد آلمان به حدی به صادرات متکی بوده که هیچ راه حل آسان یا سریعی برای خلاصی از تهدیدهای فعلی وجود ندارد. اما گزینه هایی وجود دارد که می تواند به داد آلمان برسد؛ برخی از آنها مربوط به ائتلاف با کشورهایی است که ترامپ با وضع شدید تعرفه بر آنها ممکن است صنایع آنان را تهدید کند.

مورد دیگر حذف یا حداقل رقیق کردن «ترمز بدهی» در آلمان است که مخارج کسری را به 0.35 درصد تولید ناخالص داخلی محدود می کند. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آلمان و هزینه های استقراض آن بر اساس استانداردهای اروپایی، بسیار پایین است، بنابراین آلمان می تواند برای رقابتی شدن خود هزینه بیشتری بپردازد.

هزینه های انرژی نیز در این کشور باید کاهش یابند. قیمت برق صنعتی و مصرفی آلمان بسیار وحشتناک است. دولت های گذشته کشور را برای گاز طبیعی تقریباً به طور کامل به روسیه وابسته کرده بودند. این واردات پس از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در اوایل سال 2022 پایان یافت و باعث ایجاد یک بحران انرژی شد که تولیدکنندگان آلمانی را در حالت وحشت قرار داده است. سپس، برای جلب رضایت حزب سبز، دولت اخیراً سه نیروگاه هسته‌ای اخیر کشور را تعطیل کرد که نسبتاً مدرن بودند و به خوبی کار می‌کردند.

آلمان نیاز به ارزیابی مجدد و احتمالاً کاهش سرعت برنامه های محیط زیست خود دارد. این برنامه ها بسیار گران و بلندپروازانه است و می تواند صنعت خودروسازی را که 5 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد، نابود کند.