انجمن صنفی کارفرمایی تولید، تامین کنندگان مواد اولیه و زنجیره ارزش صنایع لاستیک کشور با هدف برقراری ارتباط علمی و فنی سازنده و سیستماتیک بین اعضای زنجیره ارزش، ایجاد همافزایی اعضای زنجیره ارزش لاستیک در راستای رفع موانع تولید، ایجاد روابط موثر به عنوان نماینده زنجیره ارزش در مجامع و رخدادهای برون سازمانی و اعتلای علمی اعضاء از طریق برگزاری دورههای آموزشی موثر و برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی تاسیس شد.
در خلال سال های گذشته این انجمن فعالیت خاصی را صورت نداده بود، اما سال 1403 و با تغییر مدیریتی در آن و ورود تیم جدید و متخصصان صنعت به این انجمن فعالیت های آن شکل متمرکزتری به خود گرفت و کمیته های تخصصی آن کار خود را آغاز و در حال حاضر طیفی از چالش ها و مسایل مبتلابه زنجیره صنعت تایر را پیگیری می کند. مطالبات صنفی، عمومی و تخصصی تولیدکنندگان حوزه های تایر و مواد اولیه، ماشین سازها و تولیدکنندگان قالب و پرس و … و نمایندگان فروش تایر و ارایه کنندگان خدمات در این صنعت با عضویت در انجمن، قابلیت پیگیری دارد و در حال حاضر علاوه بر پیگیری این موضوعات، وظایف ساختاری دیگری را در حوزه تایر و مواد اولیه بر عهده دارد.
اصلاح برخی دستورالعمل ها و قوانین مخل تولید در حوزه های مختلف از محیط زیست گرفته تا مالیات و … و همچنین برقراری ارتباط با مراکز تحقیق و توسعه در کشورهای دیگر در حوزه های بومی سازی ماشین آلات و ورود دانش فنی روز دنیا و بهینه سازی روش های تولید مواد اولیه بر مبنای تحولات جدید همگی از موضوعاتی هستند که در انجمن صنفی کارفرمایی تولید، تامین کنندگان مواد اولیه و زنجیره ارزش صنایع لاستیک کشور پیگیری می شوند.
در ارتباط با این موضوع و برخی مسایل مبتلابه صنعت تایر با دکتر محمدرضا گنجی، رییس هیات مدیره این انجمن گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
آقای دکتر! با توجه به جایگاه جنابعالی به عنوان رییس هیات مدیره انجمن لطفا درباره فعالیت های این تشکل توضیح بفرمایید.
هدف از تشکیل انجمن صنفی کارفرمایی تولید، تامین کنندگان مواد اولیه و زنجیره ارزش صنایع لاستیک کشور از لحظه شکل گیری، ارایه خدمت به زنجیره صنعت تایر اعم از تولیدکنندگان تایر، مواد اولیه، تولیدکنندگان ماشین آلات و سایر عوامل دخیل در این صنعت بوده و برای این منظور از عوامل فنی مناسبی نیز برخوردار است که از تمام آنها نیز استفاده می کند. در حال حاضر این انجمن به دنبال ارتقای کیفی محصول تایر است و در این رابطه برنامه ریزی هایی صورت گرفته و اقداماتی نیز انجام شده و در این راستا یک واحد نوآوری در انجمن مستقر است که آقایان دکتر تقوایی و مهندس شعبانی در آن مشغول به فعالیت هستند.
طرح های بسیار خوبی در دست اجرا داریم که کمتر از یک سال دیگر به نتیجه خواهند رسید و در نتیجه تحولات مناسبی در حوزه مواد اولیه تایر ایجاد خواهد شد که از منظر کیفی و محیط زیست باعث تغییرات قابل توجهی در صنعت خواهد شد و حتی روی قیمت تمام شده نیز اثر خواهد داشت.
البته در کنار این موضوعات فنی، به دنبال رفع مشکلات روزمره شرکت ها مانند قیمت تمام شده نیز هستیم، چرا که اگر قیمت تمام شده واقعی در اختیار صنعت قرار بگیرد، می تواند کمک خوبی برای صنعت باشد. به عنوان مثال در حال حاضر دلار از قیمت 42 هزار تومان در مدت کمتر از دو ماه به 65 هزار تومان رسیده که برای جبران این تفاوت، درخواست 35 درصد افزایش قیمت کرده ایم که البته تنها با 9 درصد آن موافقت شده و با این استدلال که هنوز مواد اولیه با این قیمت ارز در اختیار صنعت قرار نگرفته، از اصلاح متناسب قیمت سر باز زده است، اما وزارت صمت در صدد است به تدریج و به صورت پلکانی این افزایش قیمت را لحاظ کند. با این حال از آنجا که این منطق درستی نیست، در انجمن در تلاشیم تا این اختلاف هزینه و قیمت را رفع و مجوز اصلاح قیمت را متناسب با رشد قیمت ارز از دولت دریافت کنیم.
متاسفانه دولت به بهانه این که تایر کالایی استراتژیک است، مانع اصلاح واقعی قیمت می شود، این در حالی است که از اول سال تا الان چهار پنح بار قیمت لبنیات افزایش یافته و هیچکس اعتراضی به این رویه ندارد. چگونه ممکن است کالایی مثل تایر که هر دو سال یک بار، یک حلقه آن توسط مردم خریداری می شود، استراتژیک باشد؟ تایر استراتژیک تر است یا گوشت و مرغ و نان و لبنیات که هر روزه مردم با آنها سر وکار دارند؟
در کنار این موضوعات در انجمن ارتباط با مراکز آر اند دی شرکت های خارجی آغاز شده و در تلاشیم ایده های جدید مرتبط با تکنولوژی روز دنیا را دریافت و روی آن کار کنیم. ما در صنعت تایر دانشمندان و کارشناسان بسیار خوبی داریم که می توانند روی بومی سازی این تکنولوژی ها اقدام نمایند. اگر شرکت میشلن با 3 میلیارد دلار در قسمت تحقیق و توسعه در حال فعالیت است، بودجه آر اند دی در شرکت های ایرانی 300 تا 500 میلیون تومان بیشتر نیست، اما با همین رقم پایین، قابلیت آن وجود دارد که به نتایج خوبی نایل شویم.
یکی از موضوعاتی که بین اهالی صنعت تایر به عنوان یک چالش مطرح می شود موضوع موازی کاری دو انجمن صنفی تایر و انجمن زنجیره ارزش صنعت است؛ این که نیازی به وجود دو انجمن نیست و یا تداخل کاری ایجاد می شود، از جمله نقدهای وارده به انجمن است. نظر شما در این باره چیست؟
از روز اول که انجمن صنفی کارفرمایی تولید، تامین کنندگان و زنجیره ارزش صنایع لاستیک کشور تاسیس شد، هدف و رسالت آن بر صنعت تایر به اضافه زنجیره ارزش صنعت و حلقه های بالادستی و پایین دستی آن قرار گرفت و در همان زمان از همه فعالان صنعت خواستیم تا در کنار هم به مجموعه فعالان صنعت تایر خدمت کنیم. بر کسی پوشیده نیست که انجمن صنعت تایر فقط به تایرسازان اختصاص دارد و خدمتی به فعالان حوزه مواد اولیه یا ماشین سازان و فروشندگان ارایه نمی کند، اما این انجمن به همه زنجیره و حلقه های پیشین و پسین تولید تایر نیز اختصاص دارد؛ از مواد اولیه، ماشین الات، قالب ها گرفته تا فروشندگان و پنچرگیران و خدمات پس از فروش و … که طیف وسیعی را تشکیل می دهند و از نظر طیف خدماتی که توسط آنان ارایه می شود، بسیار بزرگتر از تولید تایر است.
بنده به انجمن صنعت تایر احترام می گذارم. دوستان من پایه گذار این انجمن بوده اند و خود بنده نیز بارها رییس انجمن بوده ام و در حال حاضر نیز به عنوان دو تشکل مجزا در برخی موضوعات مثل قیمت و مذاکرات با دولت اقداماتی موازی را به پیش می بریم و در برخی موضوعات، ما فعالیت های بیشتری را بر عهده داریم و حتی علاقمندیم که عضویت های مشترک در دو انجمن وجود داشته باشد و موازی کاری دو انجمن دلیل دشمنی و یا اختلال در کارها نیست. ما همه در یک صنعت فعالیت می کنیم و دارای منافع و مشکلات مشترکی هستیم و در این باره باید همکاری کنیم.
من برای همه عزیزانی که در صنعت تایر و انجمن صنعت تایر مشغول به خدمت هستند، احترام و ارزش بسیاری قایل هستم. مهندس عباسی عزیز که سال های متمادی در این صنعت فعالیت کرده و یکی از دانشمندان این صنعت هستند که سال ها رییس انجمن تایر نیز بوده اند، بسیار مورد علاقه من هستند. ایشان شخصیت بسیار باهوش و مفیدی برای صنعت بوده و هستند و حتی به کانون کارآفرینان نامه ای نوشته و درخواست کرده ام که سردیس ایشان را تهیه و در موزه کارآفرینی قرار دهند، چراکه جای ایشان در آن موزه خالی است.
آقای دکتر برخی صنایع تشکل خاصی ندارند، اما مشکلات و نیازهای زیادی دارند. به عنوان مثال صنعت روکش تایر به عنوان یک صنعت بسیار مهم امکان پیگیری مشکلات خود را بصورت تشکلی ندارد. در جریان هستم که انجمن صنفی کارفرمایی تولید، تامین کنندگان مواد اولیه و زنجیره ارزش صنایع لاستیک کشور اقداماتی برای رفع و رجوع مشکلات این صنعت صورت داده است. لطفا در این باره توضیح بفرمایید؟
بله. به فعالان این صنعت خسته نباشید می گویم. در همه جای دنیا تایرهای فرسوده بازیافت شده و با روکش دوباره به کار گرفته می شوند که این فرایند اغلب با حمایت دولت ها همراه است. در کشور ما نیز اگر این فرایند به روش علمی انجام شود، محصول نهایی، دست کمی از تایر نو ندارد.
ما در درجه اول از دوستان عزیز صنعت روکش درخواست داریم که عضو انجمن ما شوند، چرا که خدمات قابل توجهی برای فعالان این صنعت در دستور کار داریم و همکاران ما در انجمن به دنبال اتخاذ راهکارهایی برای رایزنی با دولت و سازمان های مرتبط و همچنین نهادهای دخیل حاکمیتی هستند تا راه حل های متناسبی برای توسعه صنعت روکش در پیش گرفته شود.
به عنوان مثال نامه نگاری هایی با راهنمایی و رانندگی و نهادهای قانون گذار و اجرایی انجام داده ایم تا اقدامات سلبی و ایجابی برای صنعت روکش صورت بگیرد. به عنوان مثال با ارسال نامه ای از پلیس خواسته ایم از ادامه حرکت تایرهایی که دارای سایش بیش از حد مجاز بر اساس استانداردهای جهانی و داخلی هستند، جلوگیری کند، زیرا این تایر خطرناک است و باید عوض شود؛ حتی اگر متعلق به میشلن باشد. با نهادهای دیگر هم رایزنی هایی کرده ایم و به زودی طرح های جدیدی برای صنعت روکش و سایر اجزای صنعت تایر ارایه خواهیم کرد که انشاالله در اینده اطلاع رسانی خواهد شد.
همین اقدامات برای سایر صنایع نیز در حال اجراست. در حال حاضر برخی مواد اولیه مورد استفاده در صنعت تایر سرطان زا هستند. به دنبال آن هستیم که مواد اولیه سرطان زا را در تولید تایر کاهش دهیم و مواد اولیه ای تولید شود که برای سلامت انسان مضر نباشند. به عنوان مثال به دنبال رفع معایب تولید کربن مورد استفاده در صنعت هستیم که در کمتر از یک سال آینده انشاالله نتایج آن را خواهیم دید.
شرکت جدیدی با عنوان طلایه افق رازی تاسیس کرده اید. لطفا بفرمایید وظایف این شرکت چیست و چه شد که این شرکت متولد شد؟
همانطور که می دانید گروه صنعتی رازی هلدینگی است که از گذشته مدیریت و هماهنگی شرکت های مشترک بنده و برادرم آقای دکتر مسعود گنجی را بر عهده داشته است. از زمانی که اختلافاتی در همکاری ها ایجاد شد که روند حل و فصل آنها در حال طی شدن است، شرکت طلایه افق رازی را تاسیس کردیم که بعد از تفکیک شرکت ها، مدیریت و هماهنگی شرکت های یزدتایر، کربن سیمرغ و جام دارو به هلدینگ طلایه افق رازی منتقل خواهد شد و سهام این شرکت ها متعلق به این هلدینگ خواهد بود؛ به عبارتی طلایه افق رازی هلدینگی است که این شرکت ها را اداره می کند.
آقای دکتر طی ماه های اخیر اختلافات ایجاد شده در گروه صنعتی رازی نگرانی هایی را در صنعت تایر ایجاد کرده است. برخی دلسوزانه نگران سرنوشت این گروه و شرکت های زیرمجموعه هستند و البته نگرش های دیگری نیز وجود دارد. لطفا درباره این اختلاف ها شفاف سازی بفرمایید.
من و برادرانم طی 50 سال گذشته و از ابتدای جوانی و نوجوانی با هم کار کرده ایم و گروه صنعتی رازی را از هیچ ساختیم. وقتی قرار بود کارخانه چسب رازی را راه اندازی کنیم، تنها یک ایده بود که توسط مرحوم دکتر رسول گنجی به ظهور رسید، شرکت مرتبط با آن تاسیس و کارخانه با همت همه برادران ساخته شد. آقای دکتر مسعود گنجی فرمولاسیون ها را تهیه کردند و همه با هم در کنار هم زحمت کشیدیم و بعد از آن آرتاویل تایر و شرکت های دیگر شکل گرفتند. در این مدت روابط به حدی برادرانه و دوستانه بود که نزدیک به 25 سال از برداشت سود سهام خودداری کرده و آن را صرف توسعه شرکت ها و گروه کردیم.
با این حال با ظهور نسل دوم و به دنبال بازگشت فرزندان دکتر مسعود گنجی به کشور در دو سه سال گذشته که شور و شوق جوانی و پیشرفت را در سر دارند، اختلافاتی ایجاد و معذوراتی برای ادامه همکاری رخ داد، لذا قرار شد از هم جدا شویم، بطوریکه شرکت های یزدتایر، کربن سیمرغ و جام دارو به بنده برسد و نخ تایر، آرتاویل تایر و سبلان رازی هم به دکتر مسعود و کارخانه های کوچک تر هم بصورت مشترک باقی بمانند.
با این حال به رغم توافقاتی که بین بنده و برادرم صورت گرفته بود، متاسفانه با استفاده از یک خلا قانونی در هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری رازی و استفاده از آرای خرده سهم های موجود، تصمیمات اتخاذ شده به نوعی نادیده انگاشته شد و حتی ما را از هیات مدیره شرکت های خودمان هم برداشتند که برخلاف قانون بود، زیرا خرده سهم نمی تواند حق رای داشته باشد.
طبعا به نهادهای قانونی مرتبط اعم از مجلس و بورس و … شکایت بردیم و به لطف خدا قانونی برای همه صنایعی که با مشکلاتی مشابه روبرو هستند، وضع شده که بر اساس آن خرده سهم ها نمی توانند مالک سهام اصلی باشند. این تصمیم اکنون به تصویب مجلس رسیده و خرده سهم ها باید در بورس عرضه شوند تا مشکلاتی از این دست ایجاد نشود؛ کما این که ایران خودرو، سپاهان و برخی دیگر از شرکت ها دارای معضلات مشابهی هستند که اکنون با این قانون، این مشکلات برطرف می شوند و پس از آن می توان در حالت تعادل، تصمیم گیری مناسبی داشت.
واقعیت آن است که من به دکتر مسعود علاقه و ارادت دارم. ایشان بسیار باسواد و دانشمند هستند و من هم از بزرگانی همچون دکتر رسول و دکتر مسعود درس یاد گرفته ام و عموم هم بدانند مشکلات بر سر هیات مدیره بوده و مشکل چندانی نیست و بزودی برطرف خواهند شد.
به صنعت بپردازیم. در حال حاضر به نظر می رسد دولت همچنان با افزایش قیمت تایر متناسب با هزینه ها مخالفت می کند. چه اقداماتی برای این شکاف های قیمتی و هزینه ای انجام شده است؟
واقعیت آن است که شکاف ناشی از قیمت و هزینه ها قانونا و اخلاقا باید تحلیل شوند. ببینید، دولت با راه اندازی سامانه تجاری قیمت ارز را ناگهان 20 درصد افزایش داده و این در حالی است که در همین چند ماه اخیر لااقل 35 درصد هزینه های تولید افزایش یافته است و قاعدتا تولیدکنندگان تایر نیز باید بتوانند قیمت های خود را متناسب با هزینه ها افزایش دهند. ما این کار را کردیم، اما سازمان حمایت مانع از این تصمیم شد و توضیحی هم ندادند که وقتی قرار است تولیدکننده دلار را به قیمت آزاد بخرد، چرا باید قیمت محصول نهایی را پایین نگه دارد و آیا می توان به بهانه استراتژیک بودن تایر، این شکاف قیمتی را توجیه کرد؟
البته آقای ملاخواه در سازمان حمایت بسیار باسواد و باتجربه هستند و یکی از بهترین مدیران این سازمان محسوب می شوند که استدلال های خوبی هم دارند و در جلساتی که با ایشان داشته ایم، قرار شده افزایش قیمت بصورت پلکانی صورت بگیرد تا جلوی شوک های احتمالی گرفته شود. البته معتقدم بهتر است افزایش قیمت بصورت آنی صورت بگیرد، به هر حال مجوز 9 درصد افزایش قیمت را گرفته ایم که همین روزها اجرا خواهد شد و قرار است جلسه دیگری را با ایشان برگزار کنیم تا بتوانیم قیمت را مجددا متناسب سازی کنیم. در واقع اگر قیمت افزایش نیابد، در ماه های پیش رو به حدی زیان شرکت ها افزایش خواهد یافت که اگر سودی هم در ماه های قبل کسب شده، همگی از بین خواهد رفت.
دولت گندم و دارو و کالاهای اساسی را استراتژیک می نامد و برای حمایت از آنها ارز 28500 تومانی تخصیص می دهد. اما تایر را استراتژیک می داند و هیچ حمایتی از آن نمی کند. این دوگانگی ناشی از چیست؟
وقتی می گوییم گندم یا دارو و … باید ارز ارزان تر در اختیار بگیرند، این حمایت یارانه ای است و هنوز داروهایی وارد می شوند که ارز 70 ریالی دریافت می کنند. طبیعی است باید روی آنها نظارت صورت بگیرد، ولی وقتی تولیدکننده تایر ارز را به قیمت 65 هزار تومان می خرد، چرا باید قیمت کالای آن، استراتژیک در نظر گرفته شود؟ اگر قرار است کنترل شویم خب دولت ارز 28500 تومانی در اختیار تولیدکننده قرار دهد و هر طور دلش خواست ما را کنترل کند. ما در حال حاضر همچنان در سامانه جامع تجارت، کالای خود را تحت کنترل و نظارت های دولتی به فروش می رسانیم و آمار و اطلاعات آن در اختیار نهادهای دولتی قرار می گیرند و در این زمینه به وظایف خود پایبند هستیم و در عین حال ارزی هم از دولت دریافت نمی کنیم.
رییس جمهور وعده داده بودند که در اقتصاد دست نمی برند و اجازه می دهند بازارها آزادانه حرکت کنند. خبری از این وعده نیست؟
ما طلبکار دولت نیستیم و تنها می گوییم بخش خصوصی خود توانایی اداره امور را به تنها دارد به شرط آن که دولت مداخله نکند و به ما اعتماد کند. بازار هوشمند است و در صورت آزادی عمل خود به خود تعادل واقعی را ایجاد خواهد کرد که نتیجه ان کاهش بسیاری از ناترازی ها در کشور است. در عین حال معتقدم باید توانایی های رییس جمهور و اختیار عمل های وی را نیز در نظر بگیریم.
رییس جمهور اختیارات بینهایتی ندارد و نهادهای دیگر نیز تصمیم گیر هستند و بر این اساس معتقدم اگر کسی قرار است رییس جمهور شود باید با همه این نهادها از دفتر مقام معظم رهبری گرفته تا سایرین همکاری و هماهنگی داشته باشد. رهبری ما یکی از بهترین سیاستمداران دنیاست که 50 سال گذشته را در مسند مهمترین پست های سیاسی قرار داشته اند و چنین سابقه سیاسی مستمری را در هیچ یک از روسای جمهور دنیا نمی شناسیم و معتقدم رییس جمهور و همه ما باید به ایشان اقتدا کنیم. خوشبختانه رییس جمهور آرام آرام در حال اجرای قول های خود هستند؛ هرچند موضوع قیمت گذاری هنوز به قوت خود باقی است، اما در حال رایزنی با ایشان هستیم و از دولت انتظار تعدیل سیاست ها را داریم.
به عقیده شما هنوز پتانسیل انحراف در بازار تایر وجود دارد؟
ببینید وقتی با دلار ارزان کالا تولید می شود، همیشه فاصله ای بین قیمت تمام شده ما و قیمت کالای وارداتی خارجی وجود دارد. الان دو حلقه تایر کومهو در بازار 10 میلیون تومان قیمت دارد، درحالیکه تایر داخلی با دلار 65 هزار تومانی به قیمت دو میلیون تومان به فروش می رسد. این تفاوت بسیار زیاد است و وقتی تایر ایرانی با چنین اختلافی به دست فروشنده می رسد، او هم ترغیب می شود تایر را به قیمت بالاتر بفروشد. این اختلاف قیمت ها و سواستفاده ها زمانی که ارز دولتی دریافت می کردیم، خیلی بیشتر بود که باعث می شد بازار آزاد تقویت شود و مشکلات با قدرت ادامه یابند.
حالا که ارز با قیمت 65 هزار تومان در اختیار تولیدکننده ایرانی قرار می گیرد، تایر باید با قیمت واقعی به فروش برسد و با فرض این که کالای خارجی با همان قیمت سابق در بازار عرضه شود، حالا کشش پذیری مصرف کننده تعیین کننده تقاضا خواهد بود و او تصمیم می گیرد تایر ایرانی بخرد یا خارجی. در عوض بازار هم دیگر نیازی به احتکار و سفته بازی و یا فروش سهمیه ای و …. ندارد.
این اختلاف قیمت ها بین تایر ایرانی و وارداتی اصلا توجیه ندارد. تایر تولیدی ایرانی از نظر استاندارد، دارای استانداردی ترکیبی اروپا و امریکا است و در هر کشوری تایرهای خود را برای تست بفرستیم، تایید می شود و معتقدم با اطمینان می توان تایر ایرانی خرید. از طرفی تایر ما گارانتی دارد؛ کدام تایر خارجی دارای گارانتی است؟ ما 100 هزار کیلومتر و 3 تا 5 سال گارانتی می کنیم، لذا امکان پیگیری مشکلات برای مصرف کننده وجود دارد، درحالیکه برای تایر وارداتی هیچ تضمین کیفیتی وجود ندارد.
چطور تایر خارجی با تعرفه صفر و ارز دولتی وارد می شود و چهار پنج برابر تایر ایرانی با ارز 65 هزار تومانی به فروش می رسد؟
بله نباید تایر وارداتی با چنین اختلاف قیمتی نسبت به نوع داخلی به فروش برسد، اما از آنجا که تجار قیمت گذاری ندارند و روی قیمت های آنها هم نظارتی وجود ندارد و طبق قانون سازمان حمایت، تنها روی تولیدکنندگان داخلی (و نه تجار)، قیمت گذاری اعمال می شود، لذا آنها از خلا قانونی استفاده کرده و قیمت را در هر نقطه ای که بخواهند، اعمال می کنند. الان تایر وارداتی باری و اتوبوسی بریجستون 50 میلیون تومان و تایر باری ایرانی 10 میلیون تومان ارزش گذاری می شود، درحالیکه اختلاف دلاری این دو نوع تایر چندان بالا نیست، ولی واردکننده با هر قیمتی که بخواهد کالای خود را به فروش می رساند و همه این موضوعات برخلاف قانون هستند و باعث اجحاف در حق تولیدکنندگان می شود.
در نمایشگاه تایر و لاستیک که در دی ماه برگزار شد، با برخی تولدیکنندگان مواد اولیه گفتگو کردیم. نگرانی های زیادی را مطرح کردند؛ از برق و گاز گرفته تا قیمت ارز و تامین مواد اولیه و رقابت با شرکت های چینی و …. شما به عنوان رییس انجمنی که متولی حمایت از صنایع تکمیلی صنعت تایر است، در این باره چه نظری دارید؟
زنجیره تامین مواد اولیه دارای مشکلات بسیار زیادی است؛ از برق و آب گرفته تا موضوعات زیست محیطی و ارز و … که دولت به جای رفع آنها مشکلات را سخت تر کرده است. دولت از تایرسازان خواسته 15 درصد برق مورد نیاز خود را در سال آینده خودشان تولید کنند. شرکت های تایرساز برای رفع نیاز خود ژنراتور خریده و بخشی از مشکل برق خود را با دولت حل کرده اند، ولی آیا همه شرکت ها – به خصوص شرکت های کوچک و متوسط – هم می توانند چنین امکاناتی را برای خود تهیه کنند؟ قطی برق این واحدها برای آنها خطرات زیادی به همراه دارد و امکان پوشش زیان ناشی از این امر را نیز ندارند و دولت هم به جای آن که باری از دوش فعالان صنعت بردارد، باری بر دوش تولیدکنندگان است.
من اخیرا به دکتر سبحانی، رییس سازمان مالیاتی نامه ای نوشته و به ایشان گفتم ما برای تولید زیان می دهیم و در عوض شما از ما مالیات می گیرید. در نامه مذکور به ایشان که اتفاقا مدیر بسیار باسواد و لایقی هستند عرض کردم تولیدکنندگان به دلیل تورم بالای مواد اولیه، هر ساله در انتهای سال نسبت به ابتدای سال، با کاهش موجودی مواد اولیه روبرو می شوند و حتی اگر بر فرض، بتوانیم 20 درصد سود اسمی کسب کنیم، اما کاهش موجودی مواد اولیه نشان دهنده منفی بودن سود واقعی تولیدکنندگان است. حال آن که سازمان مالیاتی بدون در نظر گرفتن این واقعیت، تنها به سود اسمی ما توجه می کند.
اما راه حل ما آن است که دولت مالیات تولید را در چنین شرایطی صفر در نظر بگیرد و مالیات تولید از تجار دریافت شود. تولیدکننده همین که کارخانه را می چرخاند و بهره بانکی 35 درصدی به بانک می پردازد و از کارگران خود و خانواده های آنها محافظت می کند و … به زحمت می تواند سر پا بایستد. چرا باید مالیات بپردازند، در حالی که هیچ خدماتی هم دریافت نمی کند. در صورتی که دولت چنین معافیتی را برای تولیدکنندگان در نظر بگیرد، در عوض آنها هم به دنبال تامین برق از طریق پنل های خورشیدی و یا سایر روش ها خواهند رفت و ناترازی برق در کشور حل می شود.
به موضوع ناترازی انرژی اشاره فرمودید. اگر شما به جای دولت باشید چه اقدامی برای رفع این ناترازی می کنید؟
معتقدم ناترازی برق درد بی درمان نیست. در سوال قبل به یک راهکار اشاره کردم که با بخشش مالیاتی شرکت های تولیدی و تخصیص همان ارقام به خرید تجهیزات مورد نیاز برای راه اندازی طرح های تامین انرژی خورشیدی اشاره کردم.
اضافه می کنم دولت جمهوری اسلامی باید فاینانس های مرتبط با چنین طرح هایی را تضمین کند. بانک مرکزی می تواند وزارت نیرو را برای خریداری امکانات و تجهیزات مذکور تضمین نماید و این امکانات را در اختیار تولیدکنندگان کشور قرار دهد، ولی دولت چنین اقداماتی را ترتیب نمی دهد. زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی، چندین طرح مهم توسط دولت در دستور کار قرار گرفت؛ اعم از تایر، سیمان، لبنیات و … که همه آنها با فاینانس ژاپنی صورت گرفتند و با این که تحریم بودیم، با فاینانس دولتی و تضمین دولت جمهوری اسلامی و با ارز 70 ریالی توانستیم این صنایع را راه اندازی کنیم که خدمت بسیار بزرگی به کشور بود و امروز هم می توان از همین خدمات کمک گرفت و انقلابی در حوزه تولید به پا کرد.
ما می توانیم به رشد 8 درصد اقتصادی که هدف گذاری شده، برسیم و تنها کافی است همه شرکت ها با حمایت دولت، به اهداف خود دست یابند تا شرکت ها ارزآور شوند و محصولات خود را با قیمت واقعی به فروش برسانند. در حال حاضر، شرکت های بزرگ دنیا با تحقیق و توسعه، سودآوری خود را افزایش می دهند و منافع رشد و توسعه را در داخل کشور خود هزینه می کنند، بنابراین دولت ها با توجه به جایگاه این شرکت ها در توسعه اقتصادی کشور، دست شرکت ها را باز می گذارند و این مدل ها باید در ایران نیز عملیاتی شوند و امیدواریم دولت در این زمینه تصمیمات مناسبی بگیرد.