پروژه «کربن صفر» چین با تحول دیجیتالی در عرصه صنعت

به گزارش «لاستیک پرس» با تشدید مداوم رقابت بین کشورهای بزرگ و احیای روندهای ضد جهانی شدن، کشورهای سراسر جهان، استقرار استراتژیک خود را بر پایه تحول دیجیتال در صنعت و تولید صنعتی تقویت کرده اند. توسعه دیجیتال، شرکت ها را قادر می سازد تا ارتقا یابند و در یک تقاطع تاریخی در مسیر تحول سبز به تفاهمی جدید دست یابند. بر اساس یک مطالعه که در mdpi.com منتشر شده، با استناد به داده‌های 1900 شرکت سهامی تراز اول چینی برای توضیح مکانیزم نظری تحول دیجیتال در مسیر ترویج کاهش انتشار کربن و پیشرفت فناوری سبز و با استفاده از مدل های مختلف چنین برمی آید که تحول دیجیتال به طور قابل‌توجهی سطح انتشار کربن شرکت‌های تولیدی چینی را کاهش داده است. 

بر اساس این گزارش تجمع دی اکسید کربن اثرات منفی زیادی را در حوزه سلامت انسان و اکوسیستم به همراه دارد. جهان به میزان و پیامدهای تأثیر کربن بر تغییرات آب و هوایی جهانی پی برده است، بنابراین چندین سال است که تحقیقات گسترده ای به منظور کاهش انتشار دی اکسید کربن را آغاز کرده است. دولت ها در سراسر جهان به طور فعال نگران گرمایش جهانی هستند و اقدامات فعالی برای کاهش آلودگی محیط زیست انجام می دهند.

در این بین چالش هایی که چین در گذار به اقتصاد کم کربن با آنها مواجه است، چند وجهی است. سهم صنایع ثانویه چین در تولید ناخالص داخلی حدود 40 درصد است، در حالی که مصرف انرژی توسط آنها حدود 68 درصد کل است. این ساختار صنعتی فشار زیادی بر چین برای اجرای برنامه های کاهش انتشار کربن وارد می کند. زغال سنگ منبع اصلی انرژی در چین است که 56 درصد از کل مصرف انرژی در سال 2021 را به خود اختصاص داده است. این امر منجر به فشار افزایشی عظیمی بر گازهای گلخانه ای می شود که چالش مهمی را برای محیط زیست ایجاد می کند.

از سوی دیگر شدت انرژی چین حدود 1.5 برابر میانگین جهانی است که به این معنی است که هنوز فضای زیادی برای بهبود در بهره‌وری مصرف انرژی و حفظ انرژی و کاهش انتشار وجود دارد. چین به عنوان کشوری با انتشار بالای دی اکسید کربن، باید در یک بازه زمانی محدود به کاهش انتشار در مقیاسی بزرگ دست یابد و برنامه های تحول جامع سبز و کم کربن را در اقتصاد و جامعه خود آغاز و تکمیل کند که بدون شک یک کار چالش برانگیز است.

دولت چین تعهد جدی داده تا سال 2030، انتشار کربن در این کشور 60 تا 65 درصد در مقایسه با سال 2005 کاهش یابد و تا سال 2060 به انتشار صفر کربن دست یابد. دولت چین بر اولویت محیط زیست محیطی تاکید دارد و ترتیبات کاری را برای تحول سبز جامع اقتصاد و جامعه در آینده انجام داده است. این اقدامات شامل تقویت اقدامات کاهش کربن، ترویج انرژی های تجدیدپذیر و غیره به منظور دستیابی به ارتقای هماهنگ توسعه اقتصادی با کیفیت بالا و حفاظت در سطح بالا از تمدن زیست محیطی است. توسعه صنعتی چین نه تنها در سطح اقتصادی منعکس می شود، بلکه با وضعیت کشور و زندگی مردم نیز مرتبط است. چین از نظر مقیاس تولید با پتانسیل و مزایای منحصر به فرد خود رتبه اول را در جهان دارد و در آینده، با توسعه سریع اقتصادی، اگر این صنعت به اتخاذ یک مدل توسعه گسترده ادامه دهد، تأثیر آن بر محیط زیست همچنان گسترش خواهد یافت و به طور جدی استفاده پایدار از منابع و محیطی را که مردم در آن زندگی می کنند، تحت تأثیر قرار خواهد داد.

اوج گیری کربن و یا خنثی سازی آن، هر دو فرصت و چالش برای صنعت و تولید هستند و تنها با استفاده کامل از فناوری های دیجیتال، شرکت‌های تولیدی می‌توانند با ثبات و مؤثرتر در مسیر توسعه مشارکتی دیجیتال و کم کربن قدم بردارند. تحول دیجیتال بدون شک بهترین انتخاب است و در حال حاضر، شرکت های تولیدی چینی مطالعات سودمند بسیاری را آغاز کرده اند.

کاربرد فناوری دیجیتال به شرکت ها کمک می کند تا جهت، پتانسیل و مسیر نوآوری فناوری سبز را تعیین کنند. دیجیتالی شدن ابزار مهمی برای کاهش انتشار کربن در حال حاضر است و ترویج اقتصاد سبز از اقتصاد دیجیتالی جدایی ناپذیر است.

واقعیت آن است که تحول سبز به فناوری دیجیتال به عنوان پشتیبان نیاز دارد؛ به عنوان مثال، شرکت ها می توانند درجه اطلاعات سازمانی، نفوذ اجتماعی و بهینه سازی ساختارهای سازمانی خود را  برای ارتقای نوآوری فناوری سبز از طریق تحول دیجیتال در خود ارتقا دهند. با این حال، سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری سبز نیز شکلی از سرمایه‌گذاری با ویژگی‌های منحصربه‌فرد است که شرکت‌ها را ملزم می‌کند به طور فعال روش‌های سرمایه‌گذاری و تأمین مالی مناسب را در این حوزه بررسی کنند.

دانشمندان این حوزه معتقدند تحقیقات در مورد مکانیزم خاص نوآوری سبز بین تبدیل دیجیتال فناوری و انتشار کربن هنوز ناکافی است. از آنجایی که تحول دیجیتال شرکت‌ها تأثیر مثبتی بر افزایش کارایی نوآوری فناوری سبز دارد و هر دو ممکن است بر انتشار کربن تأثیر بگذارند، می‌توانیم استنباط کنیم که نوآوری فناوری سبز ممکن است میانجی مهمی بین تحول دیجیتال و انتشار کربن باشد. علاوه بر این، تأثیر تحول دیجیتال سازمانی بر انتشار کربن هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم تحت تأثیر نوآوری فناوری سبز است. علاوه بر این، نوآوری در فناوری سبز ممکن است اثرات مثبت و منفی بر انتشار کربن داشته باشد.

در مقایسه با مطالعات قبلی، این مقاله به تحقیق در مورد رابطه بین تحول دیجیتال شرکت‌های تولیدی، نوآوری فناوری سبز و انتشار کربن شرکت‌های تولیدی اشاره می‌کند. در این مقاله ابتدا، یک مدل STIRPAT توسعه یافته با معرفی تحول دیجیتال سازمانی که به عنوان مدل معیار عمل می کند، ساخته شده است. سپس نوآوری فناوری سبز به عنوان واسطه ای برای بررسی اثر کاهش انتشار کربن در نظر گرفته شده و در نهایت، رابطه غیرخطی بین تحول دیجیتال شرکت ها و انتشار کربن بررسی شده است.

این مقاله تاثیر غیرخطی تبدیل دیجیتال سازمانی را بر کاهش انتشار کربن مورد بحث قرار می‌دهد. برخلاف مطالعات قبلی، این مطالعه بر نقش حیاتی نوآوری فناوری سبز تأکید دارد. از طریق دگرگونی دیجیتال، شرکت‌ها می‌توانند کارایی تولید را افزایش دهند، مصرف انرژی را بهینه کنند و آلودگی زیست‌محیطی را به حداقل برسانند و در نتیجه به توسعه پایدار دست یابند. علاوه بر این، این مطالعه راهنمایی و پیشنهادات عملی را برای تصمیم گیرندگان و تصمیم گیرندگان سازمانی ارائه می دهد.

این مقاله بر تحول دیجیتال، نوآوری در فناوری سبز و انتشار کربن در شرکت‌های تولیدی تمرکز دارد و به چهار سؤال پاسخ می دهد:

  1. آیا تحول دیجیتال می تواند به طور موثری انتشار کربن را مهار کند؟
  2. آیا نوآوری فناوری سبز می تواند به عنوان یک متغیر میانجی عمل کند؟
  3. آیا تأثیر تبدیل دیجیتال بر انتشار کربن غیرخطی است؟
  4. تاثیر حقوق مالکیت مختلف بر انتشار کربن چیست؟

بر اساس این مقاله، در توسعه دیجیتال صنایع ساخت و تولید، در حال حاضر، بسیاری از شرکت های چینی از طریق فناوری اطلاعات پیشرفته به نتایج خوبی در حفاظت از محیط زیست دست یافته اند. شرکت‌ها می‌توانند از مزایای حاصل از تحول دیجیتال برای افزایش قدرت همه جانبه خود در فعالیت‌های تجاری استفاده کنند. به عنوان مثال، شرکت‌ها می‌توانند از مزایای مالی دیجیتال استفاده کامل کنند، دشواری تأمین مالی شرکت را کاهش دهند و حمایت مالی برای ارتقای فناوری ارائه کنند.

علاوه بر این، تحقیقات شانگ و همکاران نشان می دهد که هدف شرکت های چینی کاهش انتشار کربن از طریق برنامه های کاربردی دیجیتال است. فرآیند دیجیتالی شرکت‌ها همچنین به طور غیرمستقیم تفکر نوآوری فن‌آوری آن‌ها را گسترش می‌دهد، فرآیند تولید کلی را بهینه می‌کند و شدت افشای اطلاعات مربوطه را بهبود می‌بخشد، بنابراین شدت انتشار کربن را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.

البته ناگفته نماند توسعه سریع اقتصاد دیجیتال و ایجاد زیرساخت‌های لازم باعث افزایش مصرف انرژی و افزایش دی اکسید کربن در مرحله اولیه آن شده و نمی توان از این اثر صرفنظر کرد. برخی از محققان به ویژگی های غیرخطی احتمالی بین این دو اشاره کرده اند. لی و همکاران از مدل اقتصادسنجی برای اثبات اینکه اثر کاهش انتشار کربن در اقتصاد دیجیتال شهرهای چین یک شکل U معکوس ارائه می‌کند استفاده کرده اند. تحقیقات یانگ نشان می‌دهد که شرکت‌های خرد می‌توانند از تحول دیجیتال برای کاهش آلودگی زیست‌محیطی به صورت تدریجی استفاده کنند.

بر اساس نظریه رشد اقتصادی درون زا رومر، پیشرفت فناوری می تواند توسعه اقتصادی را ارتقا دهد. نوآوری فناوری که با مفهوم توسعه سبز هدایت می شود، اهداف دوگانه توسعه اقتصادی و زیست محیطی را منعکس می کند. تحت هدایت مفهوم توسعه سبز ملی، نوآوری فناوری سبز می تواند به طور موثر کاهش انتشار کربن در صنعت تولید را توسعه دهد.

این امر در این واقعیت منعکس می‌شود که شرکت‌ها می‌توانند از فناوری‌های مدرن مانند داده‌های بزرگ، بلاک چین و دوقلوهای دیجیتال برای انجام تحولات کم کربن و ارتقاء فرآیند و تجهیزات، ارتقای نوآوری فرآیند، بهینه‌سازی مدیریت و تجهیزات استفاده کنند. ارتقاء و تشکیل یک زنجیره تامین تولید سبز، در نتیجه کاهش انتشار کربن در فرآیندهای تولیدنیز شق دیگری از این موضوع است.

از منظر کلان، نوآوری فناوری سبز می تواند تحول جامع کم کربن اقتصاد و جامعه را تقویت کند و در نتیجه مصرف انرژی کم کربن را ارتقا دهد. نوآوری در فناوری سبز به ترویج توسعه صنعت سبز، ترویج تحول سبز صنایع سنتی و حذف صنایع آلاینده کمک می‌کند و در نتیجه بهره‌وری انرژی را بهبود می‌بخشد، ساختار صنعتی را ارتقا می‌دهد و به سبز شدن ساختار صنعتی و کاهش انتشار کربن کمک می‌کند.

تحقیقات فعلی نشان می‌دهند که تحول دیجیتالی شرکت‌ها می‌تواند نوآوری را در حوزه فناوری سبز ارتقا دهد. فناوری دیجیتال توانایی تجزیه و تحلیل کارآمد را دارد که نه تنها انزوا بین بانک ها و بنگاه ها را می شکند، بلکه هزینه نوآوری فناوری سبز را کاهش می دهد و ایده و اجرای پروژه های نوآوری را برای تبادل و به اشتراک گذاری منابع سازمانی مورد نیاز تسریع می بخشد.

نوآوری فناوری سبز می تواند توانایی نوآوری صنعت تولید پیشرفته را افزایش دهد، خروجی نوآوری آن را ارتقا بخشد و تضمین نوآوری برای توسعه صنعتی با کیفیت بالا را ارائه دهد. نوآوری در فناوری سبز می تواند اثر صرفه جویی در انرژی و کاهش انتشار کربن را تقویت کند، ساختار صنعتی را تمیزتر کند، ماشین آلات و تجهیزات را به روز و بهبود بخشد، ظرفیت تولید سبز شرکت ها را بهبود بخشد و به طور موثر هزینه های زیست محیطی شرکت ها را کاهش دهد.

شرکت‌های حوزه های فناوری سبز، محصولات سبز، فناوری سبز و سایر جنبه‌ها نیز به طور فزاینده‌ای به بلوغ می‌رسند و دایره‌ای از توسعه دیجیتال و نوآوری فناوری سبز را تشکیل می‌دهند. در همان زمان، شرکت ها مدیریت استعدادهای موجود را از طریق تحول دیجیتال بهینه می کنند.

تحول دیجیتال سازمانی به معرفی و به کارگیری فناوری دیجیتال برای بهینه سازی فرآیند تولید، نوآوری در حالت مدیریت و ارتقاء  و تحول ساختار سازمانی اشاره دارد. دگرگونی دیجیتال روشی برای استفاده از فناوری پیشرفته برای کارآمدتر و مولدتر کردن عملیات سازمانی است. این فقط یک جایگزین ساده برای فرآیند موجود نیست، بلکه شامل تغییرات جامع در فرآیندهای تجاری، فرهنگ شرکت و استراتژی‌های بازار است.

اهداف شرکت‌ها در حال تبدیل شدن به موضوعاتی همچون سرویس‌دهی تولید و تولید خدمات‌محور، تغییر مدل کسب‌وکار اصلی و سیستم ارزش، خدمات بهتر به مشتریان و بهبود رقابت‌پذیری است. هدف از تحول دیجیتال در صنایع تولیدی، ترویج و تحول کسب و کار، تحول تکنولوژیکی و تحول سازمانی شرکت‌های تولیدی است.

تحول کسب و کارها با هدف ارتقای بهبود شاخص‌های عملیاتی از طریق تبدیل دیجیتالی کل زنجیره ارزش، افزایش درآمد از طریق ابزارهای دیجیتال در فروش و تحقیق و توسعه، کاهش هزینه‌ها از طریق فناوری دیجیتال در بخش‌های تدارکات، ساخت و پشتیبانی و بهینه سازی جریان نقدی از طریق ابزارهای دیجیتال در زنجیره تامین و مدیریت سرمایه عملیاتی می گردد.

هدف تحول فناوری، ایجاد معماری صنعتی مبتنی بر اینترنت اشیا و اکوسیستم فناوری مورد نیاز برای تحول دیجیتال سازمانی است. تحول سازمانی با هدف ترویج تغییرات عمیق در ساختار سازمانی، مکانیسم‌های عملیاتی، پرورش استعداد و فرهنگ سازمانی شرکت‌ها انجام می‌شود.

باید گفت اولاً، شرکت‌هایی که از تجهیزات دیجیتالی هوشمندتر استفاده می‌کنند، می‌توانند رشد مصرف انرژی از منبع را تا حد معینی کاهش دهند، تقاضای انرژی مورد نظر را به‌طور علمی‌تر پیش‌بینی و مداخله کنند و از تولید آلاینده ها و اتلاف منابع، جلوگیری نمایند و در این راستا سرمایه گذاری دقیق انرژی، بهینه سازی استفاده از انرژی و بهبود موثر بهره وری انرژی را مدنظر قرار دهند. دوم، شرکت‌ها همچنین می‌توانند تقاضای انرژی هدف را از طریق فناوری داده‌های بزرگ پیش‌بینی کنند، انتشار آلاینده‌های غیرضروری و ضایعات منابع را کاهش دهند و مصرف انرژی و کارایی تخصیص شرکت‌ها را بهبود بخشند. سوم، در مدل های تولید سنتی، شرکت ها اغلب به شدت به منابع انسانی و مادی متکی هستند که منجر به اتلاف انرژی و آلودگی محیط زیست می شود. از طریق تحول دیجیتال، شرکت ها می توانند به تدریج هزینه های تولید را کاهش دهند، کارایی را بهبود بخشند و به کاهش آلودگی محیط زیست کمک کنند. در نهایت، ساخت زیرساخت‌هایی مانند پلتفرم‌های ارتباط دیجیتال به طور فزاینده‌ای در حال تقویت است و پایه های منابع و دانش را برای شرکت‌های تولیدی برای انجام فعالیت‌های نوآورانه فناوری سبز ایجاد می‌کند و بهبود تدریجی زیرساخت های دیجیتال منجر به افزایش فراوانی نوآوری می شود.

نوآوری فناوری سبز یک نوآوری فناورانه است که شامل محصولات سبز و فرآیندهای سبز است. این نه تنها منافع اقتصادی را برای شرکت ها و مصرف کنندگان به ارمغان می آورد، بلکه مفهوم توسعه سبز را به عنوان یک نیروی محرکه مهم برای تحول و ارتقاء ساختار اقتصادی، توسعه با کیفیت بالا و توسعه پایدار در بر می گیرد.

از طریق تحول دیجیتال، شرکت‌ها می‌توانند از فناوری دیجیتال برای بهبود محیط نوآوری بازار، کاهش هزینه‌های نوآوری و شکستن محدودیت‌های زمانی و مکانی استفاده کنند تا کارایی نوآوری را به طور موثر بهبود بخشند.

اول، فناوری دیجیتال می تواند به تسریع انتقال اطلاعات نوآوری، بهبود باز بودن و شفافیت اکوسیستم نوآوری و ایجاد یک محیط نوآوری فراگیرتر و بازتر کمک کند، در نتیجه پیشرفت نوآوری فناوری سبز را ارتقا می دهد.

دوم، توسعه دیجیتال عناصر اصلی نوآوری مانند دانش و استعدادها را قادر می‌سازد تا سریع‌تر گردش کنند، کارایی تطبیق بین موضوعات نوآوری و عناصر نوآوری را بهبود می‌بخشد، هزینه‌های جستجو و هزینه‌های هماهنگی را کاهش می‌دهد و محبوبیت و ترویج فناوری سبز را ترویج می‌کند.

شرکت ها می توانند فرآیندهای تجاری سنتی و مدل های عملیاتی را از طریق تحول دیجیتال به مدل های تولید و مدیریت دیجیتال تبدیل کنند. دگرگونی دیجیتال می تواند شرکت ها را قادر سازد تا منابع را به طور کارآمدتر نظارت و مدیریت کنند، فرآیندهای تولید را بهینه کنند، مصرف انرژی و تولید ضایعات را کاهش دهند و در نتیجه نوآوری در فناوری سبز را ترویج کنند.

اقتصاد دیجیتال بر همکاری باز تأکید دارد و شرکت ها می توانند با سایر شرکت ها، مؤسسات تحقیقاتی و ادارات دولتی برای ترویج مشترک نوآوری فناوری سبز همکاری کنند. اقتصاد دیجیتال مدل‌های کسب‌وکار جدیدی را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند که می‌تواند آنها را به ارائه محصولات و خدمات پایدارتر تشویق و در نتیجه نوآوری در فناوری سبز را ترویج کند.

از نظر صرفه جویی در انرژی و کاهش انتشار، نوآوری فناوری سبز فرآیند تولید را بهینه می کند، استفاده از مواد تولید را به طور علمی تخصیص می دهد و به رشد سود سازمانی دست می یابد و اتلاف انرژی و انتشار کربن را کاهش می دهد؛ در حالی که مقدار کل عوامل تولید را بدون تغییر نگه می دارد.

علاوه بر این، نوآوری در فناوری سبز می تواند منابع فناوری غنی و ذخایر تحقیق و توسعه را برای توسعه اقتصاد دیجیتال فراهم کند، بهترین محصولات و خدمات را با حداقل مصرف منابع ارائه دهد، کاهش شدت انتشار کربن واحد را ارتقا دهد و فرآیند کاهش کربن را ارتقا دهد.

همچنین می‌تواند کارایی نهایی فاکتورهای تولید دیجیتال را بهبود بخشد، جایگزینی سوخت‌های فسیلی را با سوخت‌های غیرفسیلی به حداکثر برساند و سطوح انتشار کربن را کاهش دهد. علاوه بر این، نوآوری در فناوری سبز با ارتقاء ساختار صنعتی، توسعه با کیفیت بالا صنعت را ارتقا می‌دهد و مزایای اجتماعی و اقتصادی بیشتری ایجاد می‌کند که برای دولت در تقویت کنترل انتشار آلاینده‌ها، حفاظت از محیط زیست اکولوژیکی و رفاه اجتماعی مفید است.