بحران های آتی صنعت تایر ایران کدامند؟

شاید بزرگترین تهدید علیه آینده صنعت تایر ایران، نه قیمت گذاری دستوری، نه عدم تخصیص ارز، نه واردات تایر و نه حتی تکنولوژی قدیمی و یا تحریم ها، بلکه سه معضل انرژی، آب و نیروی انسانی است. خشکسالی های اخیر، استفاده بیش از حد از منابع زیرزمینی، کشاورزی غیراصولی و فقدان برنامه ریزی استراتژیک در حوزه آب همگی باعث شده تا تهدیدهای بالفعل و نه بالقوه متوجه جغرافیای ایران در همه بخش ها ایجاد شود. متعاقب آن عدم سرمایه گذاری در زیرساخت های انرژی، فرسودگی نیروگاه ها و پالایشگاه ها، عدم بهره برداری از انرژی های غیرفسیلی، موضوعات اقتصادی و تحریم ها همگی روی تولید برق و سایر حامل های انرژی مورد نیاز صنایع اثر منفی بر جای گذاشته است. در موضوع نیروی انسانی نیز پوست اندازی سه نسل نیروی کار در این صنعت و تحولات پیرامون کشور و فرصت های کسب و کارهای نوین در دنیا، به خصوص در میان نسل زد، چالش های بالقوه ای را برای آینده معرفی می کند. 
در گفتگو با مهندس علیرضا انصاری، پیشکسوت صنعت تایر کشور که کارنامه درخشانی در این صنعت دارد به بررسی معضل آب و انرژی و همچنین چالش های آتی نیروی انسانی پرداخته ایم و در ضمن این گفتگو تلاش کرده ایم راهکارهایی عملی که برای عبور از بحران های آتی ضروری است را بررسی کنیم.  
آقای مهندس! با تشکر از زمانی که در اختیار ما قرار دادید. معضل ناترازی برق و انرژی از یک سو و بحران آب در کشور از سوی دیگر، نگرانی های زیادی را در برابر فعالان حوزه صنعتی به ویژه صنعت تایر قرار داده است. تحلیل و ارزیابی جنابعالی از اثرات ناشی از این موضوعات چیست؟
واقعیت آن است که طی سال گذشته و سال های اخیر، مشکلات زیادی را در حوزه ناترازی انرژی و کمبود و قطعی مکرر برق در صنعت شاهد بودیم که علاوه بر موضوع کاهش میزان تولید، به چالش هایی همچون افزایش ضایعات و عدم تحقق بودجه بسیاری از شرکت های تایرساز در کشور منجر گردید و در برخی مقاطع، حتی کیفیت محصولات نهایی نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت. پیش بینی می شود این چالش ها در سال جاری نیز ادامه یابند؛ چراکه زیرساخت های تولید انرژی در کشور، چه در پالایشگاه ها و چه نیروگاه ها مستهلک بوده و نیاز مبرم به بازسازی دارند.
در این بین نقشی که دولت و تولیدکنندگان صنعتی و عموم جامعه در بحث بحران آب، برق و انرژی بر عهده دارند، بسیار حائز اهمیت است. اگر شرایط کنونی ادامه یابد و گشایشی در مباحث اقتصادی و سرمایه گذاری در حوزه های زیرساختی رخ ندهد، تا 1410 یک سوم کشور با کمبود برق روبرو خواهد شد که این امر زنگ هشدار جدی برای صنایع در ایران در سال های پیش رو است و امیدواریم دولت و مسئولین با ورود به موقع، گره های موجود را در این بخش باز کنند.
در موضوع آب نیز به دلیل خشکسالی های مکرر و استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی قابل دسترس، به رغم تذکرات افراد مطلع به موضوع آب، بحران در کمین کشور است و متاسفانه اقدامات اصلاحی نیز در گذشته اتفاق نیفتاده و رشد جمعیتی، کشاورزی ناکارامد، عدم برنامه ریزی صحیح در بهره برداری های صنعتی و توسعه نامناسب زیرساخت ها به دلیل سوء مدیریت در عطش توسعه باعث شده که با مشکلات تامین آب روبرو شویم. لذا به نظر می رسد موضوع اصلاح الگوی مصرف آب چه توسط صنعتگران و چه عموم جامعه باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود و در کنار آن دولت اقدامات جدی در بحث مدیریت بحران را در دستور کار خود قرار دهد.
در این بین به عنوان نمونه، وظیفه ای که تولیدکنندگان تایر بر عهده دارند، استفاده از دانش جدید دنیاست که به افزایش بهره وری مصرف آب و برق و منابع انرژی منتهی می گردد. به عنوان مثال ضروری است سیستم های خنک کننده کارخانجات به سمت استفاده از چیلر و روش های دیگر سوق یابد. استفاده از خازن ها و فعال سازی مدیریت فعال انرژی در صنایع و ایجاد کمیته های بحران انرژی در صنایع برای استفاده حداکثری و رفع بحران کمبود آب و انرژی، ایزوله کردن نشتی هایی که به دلیل فرسودگی ماشین آلات در خطوط تولید وجود دارد و مواردی از این دست همگی برای صنعت ضروری است.
باید اضافه کرد فرسودگی ماشین آلات و مصارف بی رویه از تکنولوژی ها خود عاملی در تشدید مصرف بی رویه منابع انرژی در کارخانجات است، درحالیکه می توان با استفاده از تکنولوژی های جدید در جهت کاهش زمان پخت، کاهش وزن محصول، راه اندازی پنل های خورشیدی و خودکفایی در تولید برق و انرژی، ارتقای کارکرد دستگاه ها و همچنین استفاده بهینه از وضعیت موجود، صرفه جویی های مناسبی را در مصرف انرژی و آب رقم زد. فراموش نکنیم که خیلی از کشورهای دنیا دسترسی به آب کافی ندارند، اما با همین روش های مدرن موفق شده اند مشکلات تامین آب مورد نیاز خانوار و صنعت را حل کنند.
در حال حاضر صنایع دنیا و به طور مشخص صنعت تایر، به سمت استفاده از تکنولوژی های جدید به منظور کاهش مصرف آب و انرژی رفته اند، حال آن که ما به دلایل متعدد مانند تحریم ها و یا بی توجهی مدیران بنگاه ها به این موضوعات، هنوز موفقیتی کسب نکرده ایم. نظر شما در این باره چیست؟  
ورود تکنولوژی های جدید که انرژی و آب کمتری را مصرف می کنند، نیازمند یک بررسی همه جانبه در همه حوزه ها اعم از موقعیت جغرافیایی، جایگاه صنعت و پکیجی است که برای تولید تایر طراحی می شود. فراموش نکنیم که دنیا به سمت کاهش مصرف انرژی رفته و امروزه حتی تاسیس و راه اندازی کارخانجات در جاهایی مکان یابی می شود که به استفاده بهینه از منابع محلی منتهی گردد.واقعیت آن است که همکاران ما در صنعت تایر، نیروهایی بسیار متخصص و باتجربه اند و در شرایط بحرانی 6 دهه اخیر در همه زمینه ها دستاوردهای خیره کننده ای داشته اند و این موضوع در زمینه استفاده بهینه از آب و پساب های صنعتی برای مصارف کشاورزی، زراعت، صنعت و اتکا به روش های دیگری که استفاده بهینه از آب را به بهترین شکل خود تقویت کرده، کاملا مشهود است. استفاده از چیلرها به جای برج های خنک کننده و … همگی راه حل هایی برای کاهش مصرف آب در صنعت و تطابق تکنولوژی با روش های ارتقای حداکثری در بهره وری مصرف آب است که اثرات مثبتی را در فرایند تولید، هزینه تمام شده و حتی کیفیت تولید بر جای می گذارد.
در حال حاضر سه طرح توسعه در صنعت تایر در حال راه اندازی است؛ سیستان و بلوچستان، جیرفت و آذربایجان شرقی. به نظر شما مکان یابی در طرح های توسعه ای در صنعت تایر منطقی است؟
مهمترین مساله در صنعت، به خصوص صنعت تایر موضوع مکان یابی و تحلیل موقعیت جغرافیایی است. به خاطر دارم زمانی که بریجستون برای تاسیس کارخانه تایر به ایران آمد، مدیران این شرکت، سه استان گیلان، فارس و خوزستان را برای راه اندازی شرکت در نظر داشتند که در نهایت تصمیم بر آن شد این کارخانه در استان فارس تاسیس شود. گیلان به دلیل بعد مسافت به آب های گرم و افزایش هزینه های دسترسی به بازارهای منطقه و مواد اولیه مورد قبول واقع نشد. خوزستان نیز به دلیل گرمای بالای هوا و ناسازگاری با تکنولوژی تایر رد شد و در نهایت استان فارس به دلیل نزدیکی به بندرعباس برای تامین مواد اولیه و ماشین آلات وارداتی، بازارها و همچنین دسترسی به مراکز دانشگاهی مانند دانشگاه شیراز تایید و این کارخانه در این منطقه تاسیس شد که نشان دهنده اهمیت مکان یابی و ضرورت مطالعه در این موضوع است.
توجه به موقعیت های جغرافیایی در صنعت تایر بسیار اهمیت دارد. وقوع بادهای 120 روزه و شن های روان مناطق کویری، بی میلی نیروی متخصص برای حضور در برخی استان ها، نبود امنیت سرمایه گذاری در برخی مناطق، کم آبی و عدم دسترسی به منابع ابی مورد نیاز، مشکلات حمل و نقل و هزینه های حمل بالای تامین مواد اولیه و ارسال محصول، دمای هوای بالای برخی استان ها و موضوعات متنوع دیگری از این دست، ریسک سرمایه گذاری را در نقاطی از کشور بالا می برد. دمای مناسب برای صنعت تایر 24 تا 25 درجه است و گاها این موضوعات برای راه اندازی کارخانه تایر مدنظر قرار نمی گیرند و برخی طرح ها بدون مطالعه زیرساخت ها و توجه به تکنولوژی و امکان یابی صادراتی و کشورهای هدف صادراتی و نیروی متخصص و مواد اولیه و … استارت خورده که این امر نگران کننده است.
البته در گذشته به دلیل موقعیت جغرافیایی، امکانات اشتغال و فراهم بودن زیرساخت ها و زمینه های رشد و توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته، راه اندازی کارخانجات تایر در کرمان و کردستان، دارای توجیه اقتصادی مناسبی بوده، اما حالا که کشور با چالش های زیادی در حوزه آب و انرژی روبرو است و تحریم ها روی صنعت اثر زیادی گذاشته اند و نیروهای متخصص زیادی هم نداریم، مطالعه دقیق تر ضروری است. به عنوان مثال با توجه به شرایط کنونی، جیرفت به عنوان یک منطقه کشاورزی زمینه های مناسب تری در اختیار دارد، تا یک منطقه تولید تایر. لذا ضروری است مطالعات بیشتری در مورد راه اندازی صنعت تایر در این منطقه صورت بگیرد.
صنعت تایر دنیا به سمت اتوماسیون و استفاده کمتر از نیروی کار در حرکت است. این موضوع در ایران چه جایگاهی دارد؟  
صنعت تایر دارای سه چالش اساسی است که بخشی به دولت، بخشی به خود شرکت ها و بخشی به تحریم ها برمیگردد. تحریم ها در دو دهه گذشته باعث عقب ماندگی هایی در صنعت تایر شده و ارتباطات با برندها و صنایع پیشرفته دنیا بسیار کم شده و در سال های اخیر حتی در نمایشگاه های بین المللی نیز حضور فوق العاده ای نداریم، درحالیکه در ده پانزده سال گذشته، بسیاری از شرکت های خارجی ما را به راحتی می پذیرفتند و مذاکرات بازاریابی انجام می دادند که در نتیجه تحریم ها این وضعیت برعکس شده است.
نظام راهبردی دولت باید با تدبیر سازی در جهت توسعه صنعتی و تکنولوژیکی همراه باشد و استراتژی دقیقی در صنعت تایر برای توسعه و نوسازی و سرمایه گذاری ایجاد کند و به این سوال پاسخ دهد که در آینده قرار است به کدام سمت حرکت کنیم. آیا فقط راه اندازی یک کارخانه با ظرفیت 50 هزار تنی با ماشین آلات بومی کافی است؟ شاید چنین اقداماتی در کوتاه مدت و برای رفع نیازهای ابتدایی کافی است، اما آیا برای حرکت به سمت تایرهای سبز، تایرهای مناسب برای خودروهای برقی، هوشمند و تایرهای با انرژی بری کمتر، سایش کمتر و سازگار با محیط زیست بسترهای لازم فراهم شده است؟ نقش دولت در ایجاد بسترهای لازم برای توانمندسازی صنعت بسیار مهم است و برای بهره وری تولید، نقش تولیدکنندگان در استفاده از امکانات و زیرساخت ها در افزایش کمیت و کیفیت و تلاش در جهت کاهش فاصله موجود با تکنولوژی دنیا همگی ضروری است. در عین حال مقیاس پایین تولید نیز به خودی خود مشکل دیگری است که هزینه های تولیدی را افزایش داده و توان رقابتی را برای شرکت های ایرانی کاهش می دهد.
در این رابطه توصیه می کنم ستاد تنظیم اقتصادی در بخش صنعت ایجاد شود تا در حوزه فناوری، تعامل برای توسعه استان ها، رفع بحران ها در حوزه صنعت و … را بر عهده داشته باشد و برای آن برنامه ریزی کند تا سرمایه گذار با اطمینان خاطر از بازدهی مناسب به صنعت ورود کند.
اما در مورد سوال شما، باید به این نکته اشاره کنم که رشد تکنولوژی همیشه به معنای حذف نیروی انسانی نیست، بلکه به منزله ارتقای جایگاه نیروی متخصص است و توسعه تکنولوژی و اتوماسیون تنها باعث می شود افراد بی تجربه و بی تخصص با مشکل روبرو شوند.
زمانی در گذشته کالاها تنها کاربر و سپس سرمایه بر بودند و حالا دنیا به سمت تولیدات تخصص محور و مهارت محور در حرکت است که اتوماسیون و هوش مصنوعی را تقویت می کند و در این مسیر ضروری است بسترهای لازم فراهم شوند تا توانایی های افراد در همین بسترها متبلور شود و نیروهایی که برای توسعه مناسب اند، جذب صنایع شوند.
باید اضافه کنم که توسعه نیروی انسانی در صنایع به چند موضوع بستگی دارد: اولین موضوع توجه به ارگونومی فاکتورهای انسانی است. این که نیروی انسانی سازمان چه توانایی هایی دارد و افراد بر اساس چه توانمندی هایی در صنعت به کار گرفته می شوند، ضروری است. ارتقای ایمنی نیروی کار، بررسی آثار مشغله های برون سازمانی نیروی انسانی بر بازدهی، تورم نیروی انسانی در یک واحد برای مدتی طولانی و یا جابجایی های بی فایده در سازمان، اشتغال به صورت غیرعلمی و مواردی از این دست، همگی مشکلات صنعت را افزایش می دهند و کمکی به توسعه نمی کنند.
گفتگوهای هسته ای در جریان است. به نظر شما در صورتی که توافقی صورت بگیرد، چه آثاری بر صنعت تایر دارد؟  
با شروع گشایش های احتمالی در حوزه ارتباطات جهانی کار برای دولت و صنایع تازه شروع می شود. در این مسیر، توسعه صنایع و ارتقای زیرساخت های سرمایه گذاری باید در دستور کار قرار بگیرند. در عین حال برنامه ریزی های مرتبط با رشد صنعت، ارتباطات بین المللی، تامین کمبودهای تکنولوژیکی، ادغام و مشارکت با برندهای جهانی و شناسایی و اولویت بندی عقب افتادگی ها و کمبودها جزو وظایف عمده دولت و بنگاه ها در پساتحریم است.
در عین حال برنامه ریزی در صنایع و به طور خاص در صنعت تایر و توانمندسازی صنعت در جهت توسعه اصولی بر مبنای نسل جدید خودروها، تولید تایرهای هوشمند، تایرهای مناسب برای خودروهای برقی، استفاده از تکنولوژی های برتر جهان، اصلاح و ارتقای قوانین و … همگی از جمله موضوعاتی هستند که در دوره بعد از مذاکرات باید توسط دولت و فعالان صنعت مورد توجه جدی قرار بگیرند. به علاوه سرمایه گذاری در حوزه انرژی و انتقال دانش و فناوری برای تضمین نیازهای انرژی صنعت ها توسط دولت ضروری است.
از طرفی با گشایش های دروازه های ایران به روی بازارهای جهانی، رقبای خارجی وارد بازار کشور خواهند شد و درنتیجه بهبود کیفی و کمی صنعت تایر، حذف قیمت گذاری دستوری توسط دولت، رفع ناترازی ها، حمایت های اصولی از صنعت، ارایه تسهیلات بانکی، همکاری صندوق توسعه ملی، اصلاح قوانین و مقررات دست و پاگیر سرمایه گذاری و … باید توسط دولت و شرکت ها در دستور کار قرار بگیرد تا از رقبا عقب نمانیم.
در عین حال در صورت ورود برندهای خارجی باید بتوانیم از تجربیات آنها برای بهبود صنعت و تکنولوژی های علمی و ارتقای تکنولوژی در محصولات فعلی و ظرفیت سازی برای ارتقای وضعیت موجود و کاهش قیمت تمام شده در مسیر رقابت با رقبای خارجی استفاده کنیم تا بتوانیم در بازارهای داخلی و صادراتی حضور داشته باشیم. همچنین ضروری است در وزارت صمت و کارخانه ها کمیته های بحران آب و برق و تکنولوژی ایجاد گردد تا به صورت روزمره به پایش و رصد وضعیت فعلی بپردازد.
در عین حال دولت باید به جای بنگاه داری و ایجاد موانع و مداخله در صنایع و بازارها، به بنگاه سازی مبادرت کند و از صنایع در تامین زیرساخت ها، ارایه تسهیلات و ارتقای مزیت ها حمایت کند. کشور ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا دارای مزایای استراتژیکی همچون دسترسی به بازارهای مناسب منطقه ای و بین المللی و کریدورهای تجاری، تولید بخش قابل توجهی از مواد اولیه در داخل کشور، وجود نیروی متخصص داخلی در صنعت و … است که در شرایط پساتحریم، دولت باید نسبت به استفاده از این ظرفیت ها اقدامات مقتضی را در دستور کار قرار دهد.
به بحث نیروی انسانی اشاره فرمودید. امروزه با یک پوست اندازی جدی در ویژگی های نیروی انسانی به خصوص در مورد نسل زد مواجه هستیم. این نسل دارای ویژگی های خاص خود است که با نسل های گذشته تفاوت بسیار زیادی دارد. صنعت تایر در برابر این پوست اندازی چه وظایفی بر عهده دارد؟  
صنعت تایر ایران با توجه به قدمتی که دارد در حال تجربه نسل سوم نیروی انسانی خود است. تفاوت های بین نسلی در نسل های اول تا سوم و نسل زد نیز خود را در بسیاری جاها نشان می دهد. واقعیت آن است که دنیا به سمت اتوماسیون در حرکت است و به اقتضای همین امر، نیاز به نیروی ماهر به شدت احساس می شودکه تعریف جدیدی برای نسبت تکنولوژی و نیروی انسانی ایجاد می کند و شناخت این تعریف و رابطه حائز اهمیت است. اعتقادات، باورها، ارزش ها و … که شالوده های سازمان هستند، در انتقال بین نسلی به دلایل مختلف دستخوش تغییر می شوند که سه عامل استراتژی سازمان، تکنولوژی های جدید و ساختار سازمانی در این تغییر و تحول ها دخالت و در جذب و نگهداشت نیروی انسانی تاثیر دارند.
این که بر مبنای استراتژی سازمان، ویژگی های جذب نیروی انسانی بر چه اساسی تعریف شده و از نیروها قرار است چگونه استفاده شود، اهمیت زیادی در رشد فردی و سازمانی ایفا می کند. باید بگویم نسل جدید به فاصله های طبقاتی در سازمان و هم نسل های خود توجه می کند. به علاوه ایجاد فرصت های متعدد برای کسب درآمد از بازارهای مختلف و روش های نوین همچون بورس، رمزارزها، کسب و کارهای آنلاین و … نیز روی تصمیم گیری نسل جدید برای حضور در بازار کار و به ویژه مشاغل صنعتی اثر گذاشته و باعث تغییر مسیر شده و در نتیجه عدم امیدواری به آینده، نیروی انسانی علاقه ای به حضور در صنایع ندارند.
به علاوه نیروی انسانی گاها چشم اندازی هم به آینده سازمانی خود ندارد و امیدوار نیست که در آینده بتواند شرایط جدیدی را در بنگاه های اقتصادی برای خود تعریف کند. از طرفی دسترسی به ابزارهای لازم و چیدمان باکس های فردی برای رشد و ارتقا در آینده شغلی نیز ضروری است. افزایش توانمندی در نیروی انسانی توسط مدیران بنگاه باید مورد توجه قرار بگیرد و برای افراد اجازه بهره برداری از فرصت ها را ایجاد کند.
در حال حاضر شرکت ها باید نگرش خود را به سمت واقعیت های حاکم بر نیروی انسانی و نسل جدید و تجارب دنیا معطوف کنند. ژاپنی ها معتقدند هرکسی باید احساس کند که جایگاهش در سازمان حائز اهمیت است و این وظیفه مدیر است که ارزشمندی را به کارگران و نیروی انسانی القا کند و به آنها احساس ارزشمندی بدهد. همه چیز پول و حقوق نیست و توجه به شخصیت انسانی در بحث مدیریت می تواند بسیار کارساز باشد و برعکس با توهین و برخوردهای نامناسب و تبعیض و مقایسه افراد و ترور شخصیت کارکنان، مشکلات افزایش می یابد.
سال جاری از طرف رهبری به عنوان سال سرمایه گذاری برای تولید نامگذاری شده است. به نظر شما پیش نیازهای جذب سرمایه گذاری برای صنعت تایر چه مواردی است؟  
نقش دولت در مرحله اول در این سال اهمیت دارد. برنامه ریزی و آماده سازی و ارایه مشوق های مالی، صادراتی، تسهیلات، حمایت از سرمایه گذار در برابر ریسک ها، اصلاح قوانین و مقررات و بهبود شرایط سرمایه گذاری و … همگی در همین راستا تعریف می شوند. حذف بروکراسی های منفعل اداری و موانع موجود، رفع موانع تاخیر در صدور مجوزهای سرمایه گذاری و ارتقای انگیزه های سرمایه گذاری و ایجاد امنیت سرمایه گذاری برای سرمایه گذار نیز در این مسیر بسیار اهمیت دارد.
در صنعت تایر به طور خاص، تولیدکنندگان باید تولید تایرهای جدید با ماشین آلات نوین برای کارکردهای در کلاس جهانی و حفظ و ارتقای مزیت های موجود، مکان یابی های مناسب سرمایه گذاری، ارتباط با صنعت تایر و خودروی جهانی و افزایش توان رقابتی را در نظر بگیرند تا بتوانند توسعه صنعت را استارت بزنند. به علاوه توجه به نیروی انسانی، ثبات سازمانی، ایجاد بسترهای مناسب جذب سرمایه گذاران خارجی را نیز باید به وظایف شرکت ها و مدیران اضافه کرد.
در عین حال حمایت های دولتی هم باید فراتر از شعار باشد و باید به صورت واقعی موانع سرمایه گذاری و تبعیض ها برطرف شوند و همه اینها در جهت سرمایه گذاری و رشد اقتصادی کشور قرار بگیرد، زیرا سرمایه گذار در صورت فراهم سازی بسترهای مورد نیاز، راغب به سرمایه گذاری است و تنها باید پیش نیازها را فراهم کنند.